و بیان مسأله:

در زندگی كودك پیش از رفتن به مدرسه رشد مهارت­ های حركتی نقش اساسی را در یادگیری بعدی دارد عده­ای از محققین (كپارت، كتمن، بارك[1]) معتقدند یادگیری حركتی مبدأ هر یادگیری است و فرایندهای ذهنی عالی­­تر پس از رشد مناسب سیستم حركتی و سیستم ادراكی و همچنین پیوندهای ارتباطی میان یادگیری حركتی و ادراكی به وجود می‌آید. در حقیقت ابتدایی‌ترین پاسخ­های رفتاری كودكان از نوع حركتی است كودك با كمك این رفتارهای حركتی به درك خود و دنیای اطراف نائل می­ شود و این تجارب حركتی زیربنای آگاهی­ها و یادگیری­های او را فراهم می­كند و در دوران كودكی آمیختگی و پیوستگی فعالیت­های حركتی و ذهنی بسیار بالا است. می‌توان تا حدود زیادی ریشه رفتارهای ذهنی تکامل‌یافته تر را نیز در یادگیری حركتی جستجو كرد. رشد عصبی و عضلانی كودك پایه لازم جهت رشد و تكامل فزاینده فعالیت روانی– حركتی وی را فراهم می‌سازد و با توسعه سیستم عصبی عضلانی رشد مهارت­ های حركتی و توانایی­های حركتی پایه جدا می­باشد (دانیل دی، ویلیامز رای، سینکلر،1990).

سال­های اول زندگی دوره بسیار مهم تكامل حواس و به تبع آن ادراك و شناخت می­باشد. در این سال­ها درك و شناخت از محیط افزایش‌یافته و مهارت­ های حرکتی کم‌کم رشد می­ کنند. برخی از کودکان در مهارت­ های حرکتی نظیر حرکات روزانه خود که نیازمند هماهنگی می‌باشد، مشکل‌دارند. اختلال در اجرای حرکات هماهنگ دغدغه همیشگی برخی از والدین، مربیان، معلمان و محققان علوم حرکتی و توان‌بخشی بوده است تا جایی که سال 1930، دوره نشانگان دست و پا چلفتی نامیده شد (آمراتونگا[8]، 2004). این نشانگان به معنی وضعیت رفتارهای حرکتی بی­ دست و پا که می ­تواند باهر ناحیه عصبی خاص ارتباط داشته و باعث اختلال و یا آسیب شود، می­باشد. اگر چه این اصطلاح همچنان مورد استفاده قرار می­گیرد، اما در حال حاضر اصطلاح اختلال هماهنگی رشدی مورد استفاده مجامع علمی و آکادمیک رایج شده است. به عبارت دیگر آن‌ ها کودکانی هستند که دارای اختلال هماهنگی رشدی (DCD) هستند (مورن اف بل، 2002). اختلال هماهنگی رشد (DCD) یک اصطلاح عمومی در توضیح مشکلات مهارت­ های فیزیکی می‌باشد که شباهتی به بیماری شناخته‌شده یا تأخیر کلی ندارد، این اختلال بر نحوه عملکرد شخص مبتلا تأثیر می‌گذارد. DCD زمانی رخ می­دهد که در رشد مهارت­ های حرکتی تأخیر ایجاد شود و یا در حین اجرای حرکات هماهنگ شده مشکلی به وجود آید که باعث ناتوانی در انجام وظایف روزمره خواهد شد. به عبارت دیگر طرح و اجرای جابجای حرکت فرد دچار آسیب می‌شود (جیویس[9]، 2003). اختلال هماهنگی رشدی برای توضیح مشکلاتی در زمینه رشد مهارت­ های حرکتی به کار می رود، این عارضه در ابتدای زمینه یادگیری و یا حرکت­هایی که نیاز به هماهنگی حرکتی دارند به صورت یک مشکل آشکار خواهد شد. میزان شیوع اختلالات هماهنگی رشد در میان کودکان (7سال) حدود 5 تا 6 درصد گزارش شده است که مشکلاتی از جمله تأخیر رشدی، اختلال تعادل، اختلال ادراکی و ضعف و هماهنگی حرکتی در کودکان مبتلا تأیید شده است (انجمن روان‌پزشکی امریکا، 1994) و براساس گزارش‌ها، پسران سه تا هفت برابر بیشتر از دختران به این اختلال مبتلا می‌شوند (کادسیو[10] و گیلبرگ[11]، 1999). سایر مشکلات این کودکان که به دو دسته‌ی جسمانی و حرکتی شامل: آگاهی بدنی پایین، مشکلاتی در انجام حرکات درشت و ظریف، تأخیر در یادگیری مهارت­ های حرکتی خاص، اختلال در انجام فعالیت‌هایی که به تغییر مداوم وضعیت بدن نیاز دارد و فعالیت‌هایی که نیاز به هماهنگی دو طرف بدن دارد؛ و رفتاری شامل: خستگی زودرس، آستانه تحمل ناکامی پایین و اجتناب از بازی تقسیم می­شوند (میسیونا[12]، 2011).

نیس[16] (1966) اظهار داشت کودکانی که دارای مهارت­ های حرکتی بهتری هستند، در خواندن و نوشتن نسبت به کودکانی که هماهنگی بدنی ضعیف تری دارند، نمرات بهتری کسب می‌کنند. تعداد دانش‌آموزانی که در داخل کشور دچار اختلالات یادگیری هستند 4 تا 12 درصد گزارش شده است. این‌گونه مشکلات باعث افت تحصیلی، سرزنش و تحقیر این کودکان و بروز ناهنجاری‌های روانی در جامعه خواهد شد. بسیاری از متخصصان فعالیت­های حرکتی را ادامه بهبود مهارت­ های ادراکی می‌دانند از جمله فرضیه حرکت پاین و ایسایکس (1991). با مرور تحقیقات گذشته و چالش­های موجود این ضرورت احساس می شود که مطالعه بیشتری با روش‌های مداخله‌ای به ویژه با تاكید بر فعالیت بدنی و تمریناتی كه منجر به بهبود قابلیت‌های حركتی این دسته از افراد شود، می‌بایست انجام گیرد. این كودكان در فعالیت‌های حركتی نیازمند به هماهنگی همانند تعادل، اعمال چند عضوی هماهنگ نظیر هماهنگی دو دستی و هماهنگی چشم و دست و همچنین فعالیت‌های شناختی نظیر زمان واكنش و پیش‌بینی، توجه و حافظه هستند که در آن با مشكل مواجه هستند. اگر چه تحقیقاتی نیز در این زمینه صورت گرفته اما در خور توجه نبوده و اکثراً توصیفی و مقایسه‌ای بوده است. تا كنون تحقیقات اندكی با به‌کارگیری فعالیت‌های ادراكی و حركتی بر روی چنین افرادی صورت گرفته است. لازم به ذكر است كه فعالیت‌های ادراكی حركتی به دسته­ای از تمرینات اطلاق می‌شود كه به منظور بهبود قابلیت ­های ادراكی كودكان از طریق فعالیت و تمرینات بدنی طراحی ‌شده‌اند. فعالیت­هایی نظیر تمرینات آگاهی بدنی، آگاهی جهت‌یابی، آگاهی فضایی و زمانی و غیره در زمره این تمرینات می‌باشند (رهبانفرد، 1377). با توجه به موضوعات مطرح‌شده، در پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش تمرینات ادراکی حرکتی بر روی بهبود فرایندهای شناختی و حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی هستیم. هدف بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینات ادراكی- حركتی بر برخی قابلیت‌های حركتی و شناختی این کودکان است.

اهمیت و ضرورت پژوهش:

علیرغم دارا بودن سطح هوشی متوسط و بالاتر در کودکان، نارسایی حرکتی تأثیر بسزایی بر سایر عملکردهای تحصیلی و اجتماعی آن‌ ها می­گذارد. از آنجا که تشخیص

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 نیازهای آموزشی خاص در مراحل ابتدایی اهمیت بسزایی در کمک به کودک و پیشگیری از ایجاد آسیب­های دائمی به او دارد و با توجه به اینکه کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی نوعی معلولیت پنهان دارند، آسیب­پذیری آن‌ ها در برابر عدم تشخیص به موقع و اشتباه در تشخیص و یا مداخله نامربوط بسیار بالاست(ابراهیمی ثانی، 1389). کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در یادگیری و انجام یک فعالیت حرکتی که از آن‌ ها انتظار می­رود، رفتار حرکتی ناموزون و بی‌کفایتی از خود نشان می­دهند. این اختلال، پیشرفت تحصیلی و سایر فعالیت­های روزمره فرد را دچار مشکل می‌کند (علیزاده، 1375). در این سندرم علی‌رغم سالم بودن سیستم عصبی- حرکتی، حرکات به صورت هماهنگ و ماهرانه انجام نمی­گیرد و در اجرای هدفمند حرکات ناتوانی دیده می‌شود که البته همه‌ی فعالیت‌های روزمره زندگی متأثر از مهارت‌های هدفمند حرکتی هست (پدرتی[1]؛ زورتن[2]؛1990). این کودکان ممکن است در شناخت یا درک و یادگیری مشکلات مهمی داشته باشند مهارت‌های حرکتی به کودک امکان می‌دهد تا کنترل بیشتری بر زندگی خود پیدا کند. توانایی ادراکی- حرکتی که نتیجه رشد عصبی و تجارب یادگیری گذشته فرد هستند معمولاً تا حدودی قبل از ورود به مدرسه تکامل می‌یابند. اما به علت کمبود تجارب مفید دوران کودکی و بروز اختلال­هایی در روند رشد طبیعی، مشکلاتی برای کودکان به وجود می­آورد و در نتیجه مهارت‌های حرکتی درشت و ظریف، هماهنگی حرکتی و حتی زبان جریان طبیعی را طی نمی­ کنند و فرد دچار مشکل می­ شود. نتایج تحقیق حاضر هم از منظر تئوری می‌تواند دانش پایه ما را در خصوص چگونگی اثرگذاری این فعالیت‌ها بر قابلیت‌های حركتی و شناختی این دسته از افراد بسط دهد و هم از نقطه‌نظر كاربردی می‌تواند خطوط راهنمایی را برای مربیان و افرادی كه با این دسته از کودکان كار می‌کنند ترسیم كند.

لذا غنی نمودن تجارب حرکتی کودک در زمینه‌های مختلف حرکتی ادراکی، هماهنگی حرکتی، توانایی وی را در درک و شناخت هدف­های حیطه شناختی، حیطه عاطفی و حیطه روانی حرکتی افزایش خواهد داد. به طوری که آموزش بالینی در فرایند پیشگیری اصلاح و درمان با فراهم ساختن فعالیت‌های حرکتی معنی‌داری که به طور متوالی سازمان داده می‌شود، جهت کمک به کودکان مبتلا به اختلال‌های هماهنگی حرکتی در گسترش جریان یادگیری و سایر فعالیت‌های روزمره فرد، مفید و موثر خواهد بود. تشخیص کودکان با اختلال هماهنگی رشدی، و ارائه راهبردها و تدابیر مناسب آموزشی و اجرایی و بودجه‌بندی مناسب برای پیشگیری و درمان این اختلالات ضرورت دارد. ضمناً با توجه به اهمیت رشد و تکامل کودکان در ابعاد عاطفی، شناختی و روانی- حرکتی و نیز تأثیر رشد توانایی­های ادراکی- حرکتی کودک بر یادگیری در تمام ابعاد زندگی، نتایج این تحقیق می ­تواند در راستای سلامتی کودکان جامعه در مدارس و نیز در هر مکانی که به نوعی بر تعلیم و تربیت حرکتی کودکان سروکار دارند، مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج این تحقیق می ­تواند به مربیان و معلمان ورزش به ویژه در دوران ابتدایی کمک کند. با توجه به آنچه بیان شد و با توجه به کمبود مطالعات در زمینه ادراکی- حرکتی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی با وجود ضعفی که در این مهارت دارند (ابراهیمی ثانی، 1389). همچنین کم توجهی به دوره­­های حساس در رشد کودکان در برنامه آموزش پرورش کشور، به نظر می­رسد یک برنامه رشدی منتخب می ­تواند تأثیر مطلوبی بر توانایی­های ادراکی- حرکتی آن‌ ها داشته باشد، به این منظور، این کودکان را شناسایی و سپس با بهره گرفتن از تمرین­های ادراکی- حرکتی سعی می­ شود، در صورت امکان تأخیر ادراکی- حرکتی آن‌ ها را برطرف نماییم.

[1] pedretti

[2] zoltan

[1] Kephart, Getman & bark

[2] Pelham

[3] Bender

[4] Developmental Coordination Disorder (DCD)

[5] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, Fourth Edition Text Revision (DSM-IVTR)

[6] Learning Disorder (LD)

[7] Attention Deficit Hyperactivity disorder (ADHD)

[8] Ameratunga

[9] Jayvis

[10] Kadesjo

[11] Gillberg

[12] Missiuna

[13] Sudgen

[14] Chambers

[15] Kirby

[16] niss

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...