کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Basistrading2 Relativevalue2 Futures2 PatrickByrne2 DotSama2 HODL2 What Is2 Orbs? Bots2 Blockchain2 HMTreasury2 Economics2 BCH LTC2



جستجو


 



 

۲-۷-۹ شاخص‌های سنجش پیچیدگی

 

دفتر آسانسازی مالیاتی [۱۶]روشی اولیه برای رویکردی به قانونگذاری مالیاتی در انگلستان ارائه ‌کرده‌است. این دفتر قانونگذاری مالیاتی را به بیش از ۱۰۰ ناحیه گسترده تقسیم بندی ‌کرده‌است که مالیات بر درآمد خود به ۲۰ ناحیه تقسیم بندی می شود. آن ها سعی کردند هر ناحیه را مقابل ۱۵ عامل جداگانه که نمایانگیر پیچیدگی هستند نمره گذاری کنند. در نتیجه هر ناحیه از مالیات امتیازی جهت پیچیدگی دریافت کرد که توسط آن توانستند میزان پیچیدگی نواحی را رتبه بندی کنند.(جونز ورایس[۱۷] ،۲۰۱۴)

 

شاخص پیچیدگی به هر ناحیه ده عامل پیچیدگی را اختصاص می‌دهد و آن ها را ترکیب کرده تا دو امتیاز متفاوت بین ۱ تا ۱۰ کسب شود. اولی برای پیچیدگی داخلی و دومی برای اثر پیچیدگی (بطورگسترده مخارج منابع). انتخاب عوامل پیچیدگی و وزن آن ها برای نتیجه گیری از اهمیت خاص برخوردارند. در این رویکرد می بایست توجه داشت که رتبه بندیها ‌برون‌دادی قضاوتی بوده و یگ گروه از افراد ماهر وزنه ها را اختصاص داده‌اند. اندازه گیری عوامل مشکل بوده و در نتیجه ارزشی ذهنی بین ۱ تا ۵ به آن ها تعلق گرفته است که ۱ نشانه سادگی و ۵ پیچیدگی می‌باشد. این قضاوت‌های ذهنی یا فردی در رسیدن به موفقیت مدل ضروری بوده و از طریق آزمودن شاخص یا سناریویی همراه در میان گذاشتن آن با پانل آسانسازی مالیاتی و دفتر مالیات و گمرک و افراد متخصص در امور مالیاتی دیگر صورت گرفته است. رتبه بندی داوری شده به صورت تمرینی جهت توافق بین افراد متخصص ارائه می شود. این شاخص پیچیدگی در مرحله تکمیل بوده و هنوز به مرحله ای مورد نظر نرسیده است. (جونز ورابس ،۲۰۱۲)

 

در این بخش به ‌عنوان نمونه یک ابزار سنجش پیچیدگی ساخته شده توسط دفتر آسانسازی مالیاتی ارائه می شود.:

 

این شاخص جالب توجه است به جهت اینکه سعی در تمایز بین پیچیدگی داخلی یا بنیادی سیستم مالیاتی از اثر آن بر روی مودیان می کند. این دفتر دو شاخص متفاوت –یکی برای هر جزﺀ پیچیدگی-ارائه می‌کند.

 

● پیچیدگی بنیادی که میزان پیچیدگی داخلی موجود در ساختار مالیات را شامل می شود و متشکل از طراحی سیاست ها و قانون گذاری می‌باشد. این مورد در برگیرنده نرخ تغییر در قانون مالیاتی و مدت زمان قانون می شود.

 

● اثر پیچیدگی نشان دهنده ترکیبی از مخارج تمکین به هر مودیان مالیاتی و مخارج اجماع برای کلیه مودیانها می شود. این مورد از پیچیدگی بنیادی متفاوت بوده که حاصل از نقش ایفا شده توسط اجرای سیاست ها می‌باشد. اگرچه پیچیدگی بنیادی می‌تواند بر اثر پیچیدگی تاثیر گذار باشد (برای مثال با ساختار دهی به یک مورد مالیاتی بصورتی که در مودیانهای بیشتری کاربرد داشته باشد).(ترن واونز[۱۸]،۲۰۱۳)

 

در حال حاضر روش دفتر آسانسازی مالیاتی(۲۰۱۳) ۱۰ شاخص پیچیدگی را مورد استفاده قرار می‌دهد:

 

    • شش مورد برای سنجش پیچیدگی بنیادی

 

  • چهار مورد برای سنجش اثر پیچیدگی

سنجش پیچیدگی بنیادی

 

در ذیل به توصیف شش مورد اول پرداخته می شود

 

پیچیدگی سیاست گذاری[۱۹]

 

۱) تعداد معافیت ها و تعداد کاهش های مالیاتی-افراد بسیاری متذکر شده اند که بسیاری از پیچیدگی موجود در یک سیستم مالیاتی ناشی از وجود ‌کاهش‌های مالیاتی و موارد خاص می‌باشد. افزایش تعداد معافیت ها سبب افزایش پیچیدگی در محاسبه اینکه مودیان از مالیات معاف است یا نه می شود. کاهش در تعداد مودیان های تحت تاثیر در ابزار سنجش دیگری تحت عنوان اثر پیچیدگی منعکس شده است. این اعداد از لیست معافیت های مالیاتی اداره آسانسازی مالیاتی گرفته شده اند و به روز می‌باشند که شامل قانونگذاری تا زمان ماده امور مالی سال ۲۰۱۳ می‌باشد.

 

۲) تعداد ماده های امور مالی همراه تغییرات اعمال شده در این ناحیه (از سال ۲۰۰۰)-تغییر به طور قابل توجهی بر پیچیدگی اثر می‌گذارد. بهتر است که این مورد به ‌عنوان پیچیدگی سیاست گذاری بجای قانون گذاری تلقی شود زیرا که بسیاری از تغییرات اعمال شده بر ماده های امور مالی به دلیل تغییر سیاست گذاری می‌باشند.(ج.نز ،۲۰۱۴)

 

اونز[۲۰] (۲۰۱۳) پیشنهاد داده است که تعداد مواد امور مالی به تنهایی ابزار سنجش مناسبی برای پیچیدگی تغییر نمی باشد زیرا که کیفیت تغییر را در بر نمی گیرد. برای مثال اطلاعات بی وقفه نشان دهنده تغییر رفتار قابل توجه در کارکنان بوده ولیکن قانون گذاری تنها در یک ماده امور مالی به اجرا گذاشته شده است. ولیکن ابزار سنجش نسبتا ساده ای بوده و غالبا به ‌عنوان عاملی مهم در زمینه پیچیدگی توسط مشاورین مالیاتی و تجاری عنوان می شود.

 

دلیلی برای انتخاب سال ۲۰۰۰ به ‌عنوان سال پایه وجود ندارد و حجم تغییر را می توان در زمانی کوتاهتر یا طولانی تر ارزیابی کرد. نظر دفتر آسانسازی مالیاتی بر آن است که زمانی نسبتا طولانی-بیش از ۱۰ سال- مورد نیاز است ولیکن با توسعه شاخص نیاز به استاندارد کردن در طی زمانی که گذشته است می‌باشد. این تعداد سال احتمالا حد بالایی است که یک تجارت می بایست در زمینه مسائل باز مالیاتی در نظر بگیرد و مهمتر اینکه زمانی مناسب برای یک متخصص مالیاتی جهت حفظ اطلاعات می‌باشد.

 

پیچیدگی قانونگذاری[۲۱]

 

۳) شاخص قابلیت خواندن گانینگ-فاکس-[۲۲]این شاخص موردی مقایسه ای از آسانی متن از لحاظ خواندن می‌باشد. ابزارهای سنجش دیگری نیز وجود دارند ولیکن محاسبات مشابهی را در بر می گیرند و برای منظور ما ضرورت اصلی ارزیابی یکپارچه توسط طیفی از قوانین است.

 

۴) تعداد صفحات قوانین[۲۳]

 

-این میزان نشان دهنده ای عینی از طول قانون است. این میزان از پیچیدگی سیاست‌گذاری کاملا مجزا می‌باشد:یک سیاست پیچیده می‌تواند به صورت قانونی ساده و کوتاه و سیاستی ساده در قانونی طولانی بیان شود. طول قانون می‌تواند برداشتی پیچیده را سبب شود ولیکن می‌تواند قانون را قابل ‌فهم‌تر سازد.

 

پیچیدگی کاربردی [۲۴]

 

۵) قابل خواندن بودن و دسترسی به راهنمای اداره مالیات و گمرک[۲۵]-راهنمای اداره مالیات و گمرک غالبا اولین مکان و گاهی تنها مکانی است که مودیان مالیاتی هنگام رسیدگی به مسئولیتشان به آن رجوع می‌کنند. اکثر مودیان مالیاتی هرگز به قوانین نگاه نمی کنند بخصوص آنهایی که کارگذاری را استخدام می‌کنند. ‌بنابرین‏ سهولت استفاده از آن بر سادگی عملکرد یک سیستم مالیاتی اثر می‌گذارد. در اینجا راهنما تنها منظور دستورالعمل های اداره مالیات و گمرک نبوده بلکه شامل برگه ها و راهنمای تکمیل فرم ها نیز می‌باشد. ارزش داده شده ‌به این عامل بین ۵-۱ می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 09:22:00 ب.ظ ]




رهبران تحول آفرین آمادگی مواجه با موقعیت‌هائی که در آن قرار دارند را دارا می‌باشند. این افراد سطوح مختلف پیچیدگی و شرایط نامشخص و مبهمی که سازمان‌های امروزی دارند را درک کرده و توانایی ویژه‌ای در رهبری چنین سازمان‌هایی را دارند.

 

  1. دوراندیشی :

رهبران تحول آفرین افرادی دوراندیش، دارای تفکر استراتژیک و طراح چشم‌اندازها می‌باشند این افراد موقعیت‌های آینده را می‌سازند و با زیردستان خود در این موقعیت‌ها ارتباط موفقی را ایجاد می‌کنند.

 

  1. یادگیری در طول زندگی :

رهبران تحول آفرین سعی می‌کنند از تجربیات خود درس عبرت گرفته و در موقعیت‌های آینده از آن ها استفاده کنند. رهبران تحول آفرین در صورت نیاز، آماده تغییرات سریع در نگرش‌ها، باورها، روش‌ها، رویکردها و رفتارهایشان می‌باشند.

 

سایر ویژگی‌های رهبران تحول آفرین :

 

    • تصریح و بیان یک چشم‌انداز روشن از آینده

 

    • تشویق و ترویج پذیرش اهداف گروه

 

    • توجه به تفاوت‌های فردی زیردستان

 

    • ایجاد تحریک ذهنی در زیردستان

 

    • ایفای نقش یک الگوی عبرت آموز

 

      • بیان انتظارات برای عملکرد سطح بالا از سوی زیردستان

 

    • تمایل به تفویض اختیار به زیردستان در جهت توانمند ساختن آن ها

 

    • حذف فشارهای غیرضروری و بروکراتیک

 

    • مربی‌گری و آموزش زیردستان برای کسب مهارت‌های لازم

 

    • تشویق زیردستان به مشارکت در تصمیم‌گیری‌های مهم و اساسی و اظهار آزادانه عقاید، علایق و اطلاعات و کار تیمی

 

    • ایجاد تغییر در ساختار سازمان و سیستم‌های مدیریت و بودجه‌بندی و ارزیابی

 

    • نمایش استانداردهای اخلاقی بالا

 

    • فداکاری برای گروه

 

    • ایجاد تحول در زیردستان

 

    • نفوذ در اشخاص و کل سازمان

 

    • کمک به زیردستان در دستیابی به اهداف

 

    • برقراری روابط بهتر با افراد مافوق

 

    • علاقه‌مندی واقعی به یادگیری

 

    • ایجاد هیجان و رقابت در کل سازمان

 

    • اعتماد به افراد و حساسیت نسبت به نیازهایشان

 

    • آموختن از تجربیات و انعطاف نسبت به آن ها

 

    • توانایی افزایش سطح هوشیاری سازمان

 

    • داشتن پشتکار و صبر و حوصله و تمایل به سرمایه‌گذاری روی یک دروه زمانی طولانی برای دستیابی به اهداف مطلوب

 

    • درک روشن نقاط ضعف و قوت خود و زیردستان

 

    • رفتار توأم با وقار و احترام با افراد

 

  • ریسک‌پذیری عاقلانه

۲-۳-۴-۱-۴- تفاوت‌های رهبری تحول آفرین با کاریزماتیک:

 

    1. کاریزما یک جز بر لازم برای رهبری تحول آفرین می‌باشد. اما به تنهائی نمی‌تواند فرایند رهبری تحول آفرین را شامل شود.

 

  1. درجه اهتمام وافر رهبران تحول آفرین نسبت به توانمندسازی و گسترش ظرفیت‌های فردی و جمعی پیروان می‌باشد در صورتی که رهبران کاریزماتیک ممکن است به منظور استمرار بخشیدن به وفاداری پیروان همواره آن ها را در حد ضعیفی از توانمندی نگه داشته و مانع رشد استعداد آن ها شوند.

۲-۳-۴-۲- رهبر تعامل گرا (مراوده ای)

 

بیشتر تئوری های رهبری از قبیل تحقیقات دانشگاه ایالتی اوهایو، الگوی فیدلر، تئوری مسیر-هدف یا مدل تجویزی رفتار رهبری همگی بر رهبران تعامل گرا تمرکز نموده اند. این نوع رهبران پیروان خود را هدایت می‌کنند. با مبادلات روزانه بین رهبران و زیردستان سر و کار دارند و رهبران تعامل گرا در چارچوب موجود کار می‌کنند. نقش های وظیفه ای را در جذب اهداف سازمان مشخص کرده و با بهره گرفتن از مبادلات ذکر شده، آن ها را تقویت می‌کنند. ویژگی‌های رهبران تعامل به صورت زیر است(بس،۱۹۹۰،رابینز،۱۹۹۷).

 

۱-پاداش های اقتضایی[۵۷]: پاداش هایی که بر مبنای توافق بین رهبر و پیرو مبتنی بر استاندارد های عملکرد پرداخته می شود.

 

  1. مدیریت مبتنی بر بر استثناء که به دو شکل اعمال می شود:

۱-۲- مدیریت مبتنی بر استثناء فعال[۵۸]: دقت می‌کنند که کارها طبق استاندارد ومقررات باشد و در صورت انحراف درصدد اقدامات اصلاحی بر می‌آیند.

 

۲-۲-مدیریت مبتنی بر استثنا غیر فعال[۵۹]: تنها هنگامی دخالت می‌کنند که استانداردها رعایت نشود.

 

رهبری عدم مداخله[۶۰]: رهبری از تصمیم گیری خودداری و مسئولی تها را واگذاری می‌کند.

 

این نوع رهبری در واقع، احتناب از رهبری کردن و غیر فعال ترین نوع رهبر به شمار می‌آید. به رغم

 

تفاوت هایی که بین رهبری تحول گرا و تعامل گرا وجود دارد، برنز(۱۹۹۷) اظهار داشت که این دو

 

سبک رهبری انتهای یک پیوستار در نقطه مقابل یکدیگر نبوده، بلکه مکمل یکدیگرند. در صورتی که اولیو و بس(۱۹۸۵) بیان می‌کنند که این دو نوع سبک رهبری دو روش مخالف و یا متضاد برای

 

انجام کارها هستند. هنگامی که رهبر عملگرا به اوج ترقی خود می‌رسد به صورت رهبری در می‌آید که او را محول یا ایجاد کننده تحول می‌نامند معمولاً این دسته از رهبران پیروانی دارند که به اصطلاح

 

سرسپرده تر هستند و نوع کار با تلاش های آن ها از زیردستان مدیران عملگرا فراتر می رود. فراتر اینکه، رهبری که در افراد ایجاد تحول می‌کند چیزی که بیش از رهبر فره مند(کاریزماتیک) است. زیرا یک رهبر کاریزماتیک از پیروان خود می‌خواهد که از دیدگاهی جدید و خلاق به دنیای خود نگاه کنند و پا را از این حد فراتر نگذارند. ولی رهبری که در افراد تحول ایجاد می‌کند پیوسته می کوشد تا این اندیشه را در افکار پیروان خود تزریق کند که آن ها صاحب قدرت و توانایی‌های برتر هستند و نه تنها باید به مسائل جاری بپردازند و از دیدگاه جدید به امور نگاه کنند. بلکه باید از زاویه ها و دیدگاه های ویژه ای که رهبر به امور نگاه می‌کند، مسائل را مورد توجه قرار دهند(رابینز،۱۹۹۳ ،بس و اولیو،۱۹۹۶). در این پژوهش این دو سبک را مخالف هم تلقی نمی کنیم، بدین معنی که مدیر یا تعامل گرا یا تحول گرا نیست بلکه هر دو سبک را با هم مورد بررسی قرار دادیم. با مطالعه مدل های موجود

 

هوش عاطفی و تاثیر آن بر تعهد سازمانی کارکنان به نظر می‌رسد مدل جامعی که رابطه سبک های رهبری را در این مدل بیان تبیین و ترسیم کرده باشد، وجود ندارد. سیمسن(۱۹۹۹) در مطالعات خود بر اثر بخشی هوش عاطفی در محیط کار و تعهد سازمانی پرداخت و نه موقعیت آزمایشی را مورد بررسی قرار داد و دریافت که هوش عاطفی اثر مثبتی بر نتایج کار سازمان تعهد سازمانی کارکنان دارد. اما مشخص نشده است که هوش عاطفی تحت چه شرایطی اثرات مثبت بر تعهد سازمانی داشته است و سبک رهبری به ‌عنوان الگوی رفتاری مستمر مدیران در هدایت کارکنان چه نقشی را در این فرایند ایفاء می‌کند.

 

بخش دوم: توانمندسازی کارکنان

 

۲-۴- مفاهیم و ابعاد نظری راجع به توانمندسازی کارکنان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:20:00 ب.ظ ]




 

در این فضای آموزش عقیده براین است که به منظور تدوین استانداردها، بالاخص دریک کلاس و فضایی آموزشی باید برنامه و نیازهای فراگیران لحاظ گردد. محیط های آموزشی لازم است با تکنیک های جدید آموزشی آراسته گردد، زیر عقیده براین است که انطباق های خلاق پویا به طور مؤثری درفضایی کیفی آموزشی تاثیر دارد. انطباق های خلاق می‌توانند برنامه های درسی را به یکدیگرمرتبط کنند و مفاهیم عینی ـ ذهنی راعینی تر سازند و برای درس ها و محتواها در فضای مناسب که بر اساس استاندارد ها غنی شده اند بر یادگیری تاثیر به سزایی دارد (هوشیار، ۱۳۸۵).

 

آموزش الکترونیکی روش های آموزش کنونی را تکمیل می‌کند و در بعضی از موارد جایگزین آن می شود. یکی از رویکردهای اصلی آموزش الکترونیکی، آموزش ترکیبی به معنی به کارگیری بیش از یک رسانه در آموزش است مانند ترکیب آموزش توسط معلم و بازار های بر پایه وب که البته با این روش، آموزش الکترونیکی جایگزین آموزش کنونی نمی شود بلکه آن را تکمیل می‌کند هر چند در موارد بسیاری آموزش الکترونیکی به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیازهای آموزشی باشد. در قرن جدید تنها چیزی که شما را می‌تواند از بقیه رقبا جلوتر بیندازد یادگیری سریع تر می‌باشد همان و همراه با تحولات و تغییرات وسیعی که در جهان به وجود آمده است رویکرد و دیدگاه اندیشمندان نسبت به آموزش و یادگیری نیز تحولاتی داشته است. در گذشته جهت آموزش کلمه آموزش دادن را به کار می بردند و اکنون واژه آموزش گرفتن را به کارمی بریم. در آموزش سنتی چون مبنایی کار در آموزش دادن همراه بود است در نتیجه آموزش به صورت اجبار، تنبیه و با زور همراه بود و در نتیجه افت تحصیلی بچه در کلاس درس و چه در خارج از کلاس درس را به همراه داشته است. اما در آموزش چون خود فرد خواستن است که یادبگیرد همراه با بازدهی بالایی می‌باشد (کامبو، ۱۳۸۶).

 

۲-۱۵ محاسن یادگیری با رایانه

 

۱ ـ تدریس علوم، مطالعات اجتماعی، ریاضیات، آموزش محیطی، بهداشت و هنر از طریق برنامه های شبه سازی یا مستند سازی و یا از طریق دسترسی به منابع اینترنتی می‌تواند اثر بخش باشد.

 

۲ ـ برنامه ­های آموزشی رایانه ای می‌توانند یادگیری استقرایی را از طریق ارائه مسائل پیچیده و تعامل برانگیزانند.

 

۳ ـ با برنامه های آموزشی، دانش آموزان فعال تر شده و در موقعیت یادگیری قرار می گیرند.

 

۴ ـ کار با رایانه برانگیزاننده وچالش برانگیز است، اما تهدید کننده نیست.

 

۵ ـ به دانش آموزان کمک می‌کند تا در یادگیری به طرف استقلال بیشتر حرکت نمایند.

 

۶ ـ بیشتر برنامه های آموزشی بازخورد اصلاحی را سریع در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

 

۷ ـ یادگیری در گام های صحیح انجام می‌گیرد.

 

۸ ـ نرم افزارها را می توان با سطح توانایی دانش آموزان متناسب کرد و ‌بنابرین‏ یک نوع روش برای انفرادی کردن آموزش است.

 

۹ ـ یادگیری به کمک رایانه یک نوع روش پاسخدهی خصوصی است، و دانش آموزان می‌توانند اشتباهات خود را اصلاح نمایند.

 

۱۰ ـ واژه پردازی، انجام تکالیف با کیفیت عالی و ارائه بهتر آن ها را تسهیل می‌کند.

 

۱۱ ـ بیشتر دانش آموزان از کار کردن با کامپیوتر لذت می‌برند و آن را به کتاب‌های درسی و برخی منابع خطی ترجیع می‌دهند (پیتر و ستوود، ۱۳۹۰).

 

۲-۱۶ فرایند یاددهی یادگیری

 

۲-۱۶-۱ تعریف یادگیری

 

منظور از «یادگیری»، تمام تعییرات نسبتا دائمی در پتانسیل رفتاری است که از «تجربه» ناشی می‌شوند، ولی به علت «خستگی»، «رسش»، «داروها»، «آسیب» یا «بیماری» نیست. یادگیری چیزی است که برای ارگانیزم (انسان یا حیوان) در نتیجه تجربه اتفاق می افتد. تغییرات رفتاری صرفا نشان می‌دهند که یادگیری روی داده است (گی آرلفرانسو، ۲۰۰۰؛ به نقل از سید محمدی، ۱۳۸۷).

 

یادگیری عبارت است از تغییر «طولانی مدت» در «احساس»، «تفکر» و «رفتار» فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. رفتارگرایانی از قبیل «جان واتسون» و «اسکینر» سرشت انسان را انعطاف پذیر می‌دانستند، و معتقد بودند که در رشد، یادگیری نقش اصلی را ایفا می‌کند، چنان که آموزش اولیه می‌تواند صرف نظر از آنچه کودک از استعدادها، تمایلات، علاقه ها، توانایی ها، نژاد واجداد به ارث برده، او را به هر نوع بزرگسالی تبدیل کند (شعبانی، ۱۳۸۳).

 

یادگیری تغییر در رفتار است. به سخن دیگر نتایج یادگیری همواره باید قابل انتقال به رفتار مشاهده‌پذیر باشد. پس از یادگیری، یادگیرنده قادر به انجام کاری خواهد بود که پیش از یادگیری نمی‌توانست آن را انجام دهد. (شعبانی، ۱۳۸۳).

 

۲-۱۶-۲ اجزاء و عناصر تشکیل دهنده فرایند های یاددهی یادگیری

 

هر موقعیت آموزشی که مستلزم فرآیندهای یاددهی یادگیری باشد متشکل از سه عامل یا سه متغیر است: روش های آموزشی، شرایط آموزشی ونتایج آموزشی؛ به عبارت دیگر هر آموزشی را می توان متشکل از سه عامل روش‌ها، شرایط ونتایج دانست. روش‌ها عبارت است از انواع مختلف عملکرد. شرایط عبارت است از محدودیت ها یا عوامل تغییرناپذیری که در هر محیط آموزشی وجود دارد ونتایج همان پیامدهایی است که پس از ارائه هر آموزش به دست می‌آید.(سینتیا بی،پولاک،رایگلوث، ۱۳۸۹)

 

۲-۱۶-۳ یادگیری:

 

برای درک موضوع یادگیری دانش آموزان، باید به موارد زیر توجه کرد:

 

۱ ـ مشارکت فعال: یادگیری در مدرسه مستلزم توجه، مشاهده و یادسپاری، فهمیدن، تنظیم هدف ها و مسئولیت پذیری دانش آموزان است. چنین فعالیت شناختی به مشارکت یادگیرنده بستگی دارد.

 

۲ ـ ایجاد محیطی چالش برانگیز توسط معلم: اجازه ندهید دانش آموزان صرفاَ شنونده باشند، برای دانش آموزان فرصت فعالیت های عملی نظیر: تجربه، آزمایش و مشاهده مهیا کنید، آن ها را برای شرکت در بحث ها ترغیب کنید، به دانش آموزان فرصت دهید تا درباره آن چه می آموزند و شیوه آن تصمیم بگیرند. ‌بنابرین‏ یادگیری مستلزم مشارکت فعال و سازنده یادگیرنده است.

 

۳ ـ مشارکت اجتماعی: یادگیری اساسا یک فعالیت اجتماعی است و مشارکت در محیط اجتماعی زیربنای یادگیری می‌باشد. و دانش آموزان در محیط اجتماعی و تعامل با دیگران بهتر و بیشتر و جدی تر می آموزند. در کلاس درس، آنان می‌توانند دانش آموزان را وارد فعالیت گروهی کنند و خود بر امور نظارت بپردازند، از طریق الگوسازی به دانش آموزان شیوه همکاری با یکدیگر را آموزش دهند و امکانات لازم را در اختیارشان قرار دهند، پیوند مدرسه و اجتماع را تقویت کنند.

 

۴ ـ فعالیت معنادار: افراد زمانی بهتر می آموزند که بتوانند در فعالیت هایی شرکت کنند که از نظر فرهنگی مناسب اند و برای زندگی واقعی سودمند انگاشته می‌شوند. در کلاس درس، معلمان می‌توانند فعالیت های کلاسی را از طریق انجام آن ها در بستری عینی ‌معنا در سازند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ب.ظ ]





ثالثاً، پیش‌بینی پاره ای از مقررات متفرقه (مثلاً راجع به شروع به ارتشاء و نظایر آن) بوده است.


بدین ترتیب عنصر قانونی جرم ارتشاء را باید در میان مواد مورد اشاره و نیز قوانین متفرقه ای که
گاه و بیگاه ‌در مورد انواع خاصی از این جرم به تصویب مقتضی رسیده اند، و ما در بخش های بعدی این فصل به آن ها اشاره­ای خواهیم کرد، رشا یا رشوه دادن را ‌می‌توان به معنی ((دادن وجه، مال یا سند تسلیم وجه یا مال به مأموران دولت یا کارکنان شاغل در نهادهای عمومی و سایر افراد مذکور در قانون برای انجام یا عدم انجام وظایف مرتبط با اداره یا سازمان محل اشتغال آن ها)) دانست. ‌در مورد قابل گذشت بودن یا نبودن جرم ارتشاء باید بگوییم که قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس کلاهبرداری مصوب سال ۱۳۶۷ و نیز ماده ۷۲۷ «قانون تعزیرات» مصوب سال ۱۳۷۵ ذکری از قابل گذشت این جرم به میان نیاورده است ‌بنابرین‏، این جرم را باید از زمره جرایم برخوردار از ماهیت عمومی و غیرقابل گذشت دانست و گذشت شاکی یا مدعی خصوصی را تنها به موجب بند ۱ ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰، به ‌عنوان یک کیفیت مخففه محسوب کرد.

گفتار دوم: در حقوق عراق


دو کشور ایران و عراق با مشترکات دینی، فرهنگی و جغرافیایی بسیار، به همان اندازه در دو بزه رشاء و ارتشاء با هم تفاوت دارند که در ذیل به مهمترین آن ها اشاره خواهد شد.

پیشینه بزه ارتشاء در حقوق عراق:

از دیرباز دو دیدگاه پیرامون دوگانگی و یگانگی بزه رشاه و ارتشاء وجود داشته است.

دیدگاه نخست: آن بود که این دو بزه دارای ماهیت یکسان بوده و یک جرم را تشکیل می­ دهند که از سوی یک نفر پیشنهاد و از سوی شخص مقابل قبول انجام می‌گیرد.

دیدگاهی که قانون‌گذار عراق در مواد ۳۰۷ تا ۳۱۰ از آن تبعیت نموده است، از این رو قانون‌گذار عراقی همان مجازاتی را که برای راشی در نظر گرفته همان را برای مرتشی در نظر گرفته و علاوه بر این در صورتی که کارمند پیشنهاد رشوه را قبول نکند راشی نیز مرتکب بزه رشوه نگردیده زیرا ایجاب و قبول تلاقی نکرده اند بلکه از جرم مستقل موضوع ماده ۳۱۳ قانون کیفری عراق که مربوط به پیشنهاد رشوه است باید صحبت به میان آورد.[۴۶]

دیدگاه دوم: بر این اعتقاد که رشوه متشکل از دو بزه مستقل بنام رشوه از سوی راشی و ارتشاء از سوی کارمند بوده و این دو جرم مستقل بوده و لزوماًً انتفاء یکی به معنای منتفی شدن دیگری نبوده است و این دیدگاهی است که سیاست کیفری ایران همواره از آن تبعیت نموده است

نکته قابل توجه اینکه یکی از تفاوت‌های اساسی سیاست کیفری ایران و عراق در قبال رشاء و ارتشاء قبول نظام یگانگی در حقوق عراق و پذیرش نظام دوگانگی در حقوق ایران است.

مبنای جرم انگاری ارتشاء در دو کشور ایران و عراق:

الف) ارتشاء سبب می­گردد تا اعتماد مردم نسبت به حاکمیت دچار خدشه شود و امور حاکم بر جامعه قابلیت خرید و فروش پیدا کند.

ب) ارتشاء سبب می­ شود که به تدریج عدالت در جامعه از میان برود زیرا افرادی که دارای تمکن مالی هستند با بهره گرفتن از اموال خود می‌توانند طرف دعوی را در موقعیت ضعف قرار دهند.

مبحث سوم: ارکان ارتشاء


برای تحقق هر جرم وجود ارکان عمومی و عناصر اختصاصی لازم است که در کمیت و کیفیت آن ها اختلاف عقیده وجود دارد. لزوم رعایت اصل قانونی بودن جرائم و مجازات­ها و اتکای آن به قاعده عقلی “قبح عقاب بلابیان” که رعایت آن با تعابیر مختلف و طی قرون متمادی، حتی در روم قدیم هم سابقه داشته و از پایه­ های فکری نظام اجتماعی و حقوقی معاصر است، چنان بدیهی است که ما را از اقامه استدلال بی نیاز می‌کند.[۴۷]

گفتار نخست: رکن قانونی


منظور از رکن قانونی، جرم­انگاری یک عمل در قانون مجازات است زیرا تنها قانون می‌تواند می‏تواند اعمال مخالف یا ضد نظم اجتماعی را بشناسد و بدون وجود متون قانونی تصور جرم ممکن نیست و به عبارت دیگر، عنصر قانونی جرم با تدوین قانون زائیده می‌گردد.[۴۸]

الف) تشریح رکن قانونی


در کشور ایران با جرائمی ماننده ارتشاء، قانون‌گذار برای اولین بار در سال ۱۳۰۴ به فکر مجازات افتاد. لذا برابر ماده ۱۳۹ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ ارتشاء عبارت است از: قبول کردن وجه یا مال از طرف مستخدمین قضایی یا غیر قضایی دولت برای انجام یا خودداری از انجام امری که از وظایف رسمی آن ها بوده مجازات ارتشاء تا میزان صد تومان انفصال دائم از خدمت دولت و تأدیه غرامت معادل دو برابر رشوه و از صد تومان تا پانصد تومان، محرومیت از حقوق اجتماعی و تأدیه غرامت معادل سه برابر رشوه و مازاد بر پانصد تومان و علاوه بر مجازات­های فوق، حبس تأدیبی از دو ماه الی یکسال بود.

این ماده بموجب ماده ۲ قانون «مجازات ارتشاء ‌در مورد مستخدمین و مأمورین دولتی» مصوب دوم تیر ماه ۱۳۰۷ لغو و بجای ماده ۱۳۹ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ و به شرح ذیل تدوین گردید:

“هر یک از مستخدمین و مأمورین دولت اعم از قضایی و اداری و همچنین هر یک از مستخدمین و مأمورین ادارات کشوری و بلدی که برای انجام امری که از وظایف آنان است وجه یا مالی را قبول کند، خواه آن کار را انجام داده یا نداده و انجام آن امر بر طبق حقانیت بوده یا نبوده باشد مرتشی محسوب و به دو تا پنج سال حبس جنایی درجه دو بعلاوه به تأدیه آنچه که گرفته است محکوم خواهد شد” و نیز هر یک از اشخاص مذکوره فوق هرگاه در مقابل اخذ وجه یا مال از انجام امری که وظیفه ایشان است امتناع ورزند مرتشی محسوب و به مجازات فوق محکوم خواهند گردید.

همان گونه که ملاحظه می شود، در این ماده:

اولاً- درباره راشی هیچگونه مجازاتی مقرر نشده است.

ثانیاًً- میزان مشخصی برای قبول مال یا وجه که رشوه محسوب می شود تعیین نگردیده است.

ثالثاً- کلیه مأمورین به خدمات عمومی در این ماده موردنظر قرار نگرفته است.

رابعاً- این ماده شامل حال مأمورین لشکری نمی شود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تدوین قانون تعزیرات، قانون‌گذار احکام مربوط به ارتشا و رشاء را در مواد ۶۵ الی ۷۰ منظور و مجازات مرتکب ارتشا را به انفصال دائم از شغل و شلاق تا ۷۴ ضربه تعیین نمود. منتهی از آنجائی که در فاصله سال‌های جنگ تحمیلی تعداد جرائم مربوط به رشوه خواری به ازدیاد نهاد بود لذا به منظور مبارزه با این قبیل مرتکبین در سال ۶۷ قانون «تشدید مجازات …» به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و علاوه بر آن با تصویب قانون تعزیرات در سال ۱۳۷۵ مواد ۵۸۸ الی ۵۹۴ آن به جرائم رشاء و ارتشاء اختصاص داده شد. با توجه به اشاره ماده ۵۹۲ قانون فوق­الذکر به ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری، تردیدی نیست که مواد قانون تعزیرات ناسخ ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء نمی باشند.

بلکه هدف از تصویب آن ها اولاً، تعیین مجازات برای راشی ‌می‌باشد، چون در (قانون تشدید….) مجازاتی جز ضبط اموال برای راشی تعیین نشده بود و ثانیاًً تسری مجازات ارتشاء به برخی از اشخاص غیرمذکور در (قانون تشدید…..) و ثالثاً پیش ­بینی پاره­ای از مقررات متفرقه مثلاً راجع به شروع به ارتشاء و نظایر آن بوده است. بدین ترتیب عنصر قانونی جرائم رشا و ارتشاء را باید در میان مواد ذکر شده و نیز قوانین متفرقه­ای که گاه و بیگاه ‌در مورد انواع خاصی از جرم به تصویب مقنن رسیده اند جستجو نمود.[۴۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




 

بدین ترتیب، در این خصوص گفته شده است، مبنای تأثیر فورس ماژور بر قرارداد، مانند بیعی است که مبیع عین معین در آن، بدون تقصیر و اهمال از طرف بایع تلف شده و مطابق ماده ۳۸۷ قانون مدنی، محکوم به انفساخ شده است.

 

۳-۳-۳ مبنای ضمان تلف

 

در این قسمت از رساله، به تحلیل ضمان معاوضی می پردازیم و سعی بر این داریم که مبانی و نظریاتی که ضمان معاوضی را موجه و مدلل می‌سازند را عنوان و تبیین نماییم.

 

۳-۳-۳-۱ قصد و بنای متعاقدین

 

در توجیه ضمان معاوضی، می توان به خواست مشترک طرفین عقد و اراده ی آنان اشاره داشت، که منطبق بر قواعد عمومی حاکم بر معاملات و تملیکی بودن عقد بیع است.

 

در ایجاد و تشکیل یک عقد، دو اراده و تعهد دخالت دارند که در اثر ترکیب و تلفیق آن ها با همدیگر و حصول توافق و تراضی بین طرفین، عقد به وجود می‌آید. بقا و زوال این دو اراده و التزام، به یکدیگر گره خورده است. این ارتباط و پیوستگی متقابل، به حدی است که دو تعهد، یک‌جانبه و جدا از هم محسوب نمی گردند (رسوق ۱۳۹۰، ۲۶۸).

 

در عقود معوض، هر یک از طرفین در پی سود خویش هستند و به منظور دست یابی به عوض متقابل و بهره مندی از آثار عقد، حاضر به پای بندی به مقتضای عقد و اجرای آن شده اند؛ فی الواقع، پیوستگی و ارتباط دو عوض به یکدیگر که در نتیجه ی قصد معاوضی به وجود می‌آید، سبب تجزیه ناپذیری آن هاست. هر یک از دو عوض، حیات حقوقی و نفوذ خود را از پیوند با دیگری می‌گیرد و بدون کفه ی متقابل خود توان زیستن ندارد (کاتوزیان ۱۳۸۷، ۱۰۱: ۴).

 

رابطه ی متقابل مذبور و توازن بین دو موضوع معامله، ناشی از اصلی پذیرفته شده در حقوق قراردادهاست که حقوق ‌دانان از آن، به «اصل همبستگی عوضین» تعبیر کرده‌اند.

 

طبق این نظر، درست است که عقد بیع موجب تملیک و در نتیجه، انتقال ضمان معاوضی می شود، ولی از آن جا که داد وستد هدف بنیادین عقد است؛ به عبارت دیگر، صرف انتقال یافتن مال، هدف نیست؛ بلکه رسیدن به آن، هدف نهایی در معامله است (موسوی بجنوردی بی تا، ۶۵: ۲؛ نجفی ۱۳۶۵، ۸۴: ۲۳؛ کاتوزیان ۱۳۹۱، ۱۸۸: ۱؛ سلطانی نژاد ۱۳۷۸، ۸۴؛ جعفری لنگرودی ۱۳۵۶، ۱۰۷۰- ۱۰۷۱: ۱)، عقد تنها وسیله و جهت اعتباری رسیدن ‌به این هدف است. اگر این هدف به دست نیاید، وسیله هم محکوم به نابودی است و این همان انحلال عقد بیع به جهت تلف مبیع قبل از قبض است که افزون بر مبانی نظری، بر پایه ی عمل نیز هست (به نقل از پارساپور و عیسایی تفرشی ۱۳۸۸، ۹۸).

 

پس، اگر یکی از آن دو تلف یا ممتنع شود، دیگری نیز خود به خود از بین می رود. کسی که از عوض محروم شده است، از دادن معوض معاف می‌گردد و در نتیجه، تلف مبیع در اثر حادثه ی قهری، بر فروشنده تحمیل می شود. این امر میان طرفین، به طور ضمنی شرط شده و جزء مفاد عقد است. بدین معنا که، با تلف مبیع قبل از تسلیم، خواست و قصد واقعی طرفین از انعقاد عقد محقق نگردیده و آن چه که صورت پذیرفته است (تلف مبیع)، مدنظر طرفین نبوده است (ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد). ‌بنابرین‏، به جهت این که مقصود مورد نظر از عقد حاصل نشده است، بیع منفسخ شده و ثمن به مشتری بازگردانده می شود (رسوق ۱۳۹۰، ۲۷۹؛ کاتوزیان ۱۳۹۱، ۲۰۷: ۱).

 

به بیان دیگر، در هنگام عقد، این توافق ضمنی و مشترک وجود دارد که انتقال مبیع و قبول تعهد، منوط به رسیدن به عوض مقابل است و در صورتی که به هر دلیل امکان تسلیم وجود نداشته باشد، چون زمینه ی اجرای تعهد طرف مقابل از بین می رود، طرف دیگر نیز از انجام تعهد به طور قهری معاف می‌گردد؛ زیرا لازمه ی پیوند و همبستگی عوضین آن است که، هر یک در مقابل آن چه تسلیم می‌کند، معادل آن را به عنوان عوض دریافت دارد و در صورت تلف یکی، عوض مقابل نیز تسلیم نمی شود (نجفی ۱۳۶۵، ۸۳: ۲۳؛ علیا نسب شربیانی ۱۳۹۰، ۹۹).

 

اضافه می شود، همان گونه که تشکیل عقد محتاج به وجود موضوع معین و قدرت بر تسلیم آن است، بقای آن نیز، منوط به وجود موضوع و قدرت بر تسلیم آن می‌باشد. پس، با تلف هر یک از عوضین، به دلیل از دست دادن موضوع، عقد خود به خود منفسخ می‌گردد و امکان بقای آن وجود ندارد. این نظریه و تحلیلی که ارائه شد، ضمان معاوضی فروشنده را با تملیکی بودن عقد بیع، سازگار و هماهنگ می کند (سلطانی نژاد ۱۳۷۸، ۸۴).

 

۳-۳-۳-۲ تقابض در عوضین

 

در توجیه ضمان معاوضی، برخی از نویسندگان اظهار می نمایند که، مقتضا و ماهیت عقود معوض بر تسلیم و مبادله ی سلطنت فعلیه است. پس از انعقاد عقد و تملیک، قبض و اقباض هر دو عوض بر طرفین عقد بیع، به طور متقابل واجب است و تسلیم از سوی یک طرف، در مقابل تسلیم از سوی طرف مقابل است. بر این اساس، با تلف یکی از عوضین، تسلیم آن غیر ممکن می‌گردد و در نتیجه، تعهد طرف مقابل در تسلیم معوض نیز از بین می رود و این امر لازمه ی معاوضه است. به همین دلیل، در تمام عقود معوض قابل اعمال است (به نقل از سلطانی نژاد ۱۳۷۸، ۸۵).

 

بدین ترتیب، بنای معاوضه بر قبض و اقباض خارجی است و اگر یکی از عوضین یا هر دو شایستگی تسلیم را از دست بدهد، معاوضه بیهوده و غیر عقلایی می شود.

 

این ضمان، ناشی از همبستگی دو تعهد متقابل بر تسلیم است. بدین توضیح که هرگاه یکی از متعاملین مال خود را تسلیم کند، طرف دیگر نیز متعهد می شود که مال خود را تسلیم نماید و چنان چه هیچ کدام اقدام به تسلیم نکرده باشند، هیچ کدام نیز متعهد به تسلیم نخواهند بود و اگر هر دو تسلیم را انجام داده باشند، تعهد هر دو ایفا شده است.

 

همان طور که پیش از این آمد، تسلیم و تسلّم شرط کمال ملکیت است. اصل ملکیت به صورت متزلزل به موجب عقد حاصل می شود؛ ولی کمال آن متوقف بر قبض است. یعنی ملکیتی که با عقد حاصل می شود، ناقص و متزلزل است و پس از انجام قبض، استمرار می‌یابد.

 

به موجب این تحلیل، قبض به نحو شرط متأخر در کمال ملکیت دخالت دارد و بقای ملکیت متزلزل که با عقد وجود یافته، منوط است به آن که با تلف قبل از قبض، منفسخ نگردد (موسوی بجنوردی بی تا، ۶۵- ۷۴: ۲).[۶۹]

 

۳-۳-۳-۳ بنای عقلا

 

امروزه عقل به عنوان یکی از چهار دلیل فقهی و منبع استخراج و استنباط احکام اسلامی، خصوصاًً در مذهب شیعه شناخته شده است و به بیانی روشن تر، «کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع، حکم به العقل».

 

طبق ماده ۳۶۲ قانون مدنی، به مجرد وقوع بیع، مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود، نخستین معنایی که به ذهن می‌رسد این است که بعد از انعقاد عقد، چه مبیع قبض شده یا نشده باشد، باید تلف از ملک مشتری باشد؛ چون مبیع از ملکیت فروشنده جدا شده و به ملکیت خریدار پیوسته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:49:00 ب.ظ ]