۲-۷-۹ شاخص‌های سنجش پیچیدگی

 

دفتر آسانسازی مالیاتی [۱۶]روشی اولیه برای رویکردی به قانونگذاری مالیاتی در انگلستان ارائه ‌کرده‌است. این دفتر قانونگذاری مالیاتی را به بیش از ۱۰۰ ناحیه گسترده تقسیم بندی ‌کرده‌است که مالیات بر درآمد خود به ۲۰ ناحیه تقسیم بندی می شود. آن ها سعی کردند هر ناحیه را مقابل ۱۵ عامل جداگانه که نمایانگیر پیچیدگی هستند نمره گذاری کنند. در نتیجه هر ناحیه از مالیات امتیازی جهت پیچیدگی دریافت کرد که توسط آن توانستند میزان پیچیدگی نواحی را رتبه بندی کنند.(جونز ورایس[۱۷] ،۲۰۱۴)

 

شاخص پیچیدگی به هر ناحیه ده عامل پیچیدگی را اختصاص می‌دهد و آن ها را ترکیب کرده تا دو امتیاز متفاوت بین ۱ تا ۱۰ کسب شود. اولی برای پیچیدگی داخلی و دومی برای اثر پیچیدگی (بطورگسترده مخارج منابع). انتخاب عوامل پیچیدگی و وزن آن ها برای نتیجه گیری از اهمیت خاص برخوردارند. در این رویکرد می بایست توجه داشت که رتبه بندیها ‌برون‌دادی قضاوتی بوده و یگ گروه از افراد ماهر وزنه ها را اختصاص داده‌اند. اندازه گیری عوامل مشکل بوده و در نتیجه ارزشی ذهنی بین ۱ تا ۵ به آن ها تعلق گرفته است که ۱ نشانه سادگی و ۵ پیچیدگی می‌باشد. این قضاوت‌های ذهنی یا فردی در رسیدن به موفقیت مدل ضروری بوده و از طریق آزمودن شاخص یا سناریویی همراه در میان گذاشتن آن با پانل آسانسازی مالیاتی و دفتر مالیات و گمرک و افراد متخصص در امور مالیاتی دیگر صورت گرفته است. رتبه بندی داوری شده به صورت تمرینی جهت توافق بین افراد متخصص ارائه می شود. این شاخص پیچیدگی در مرحله تکمیل بوده و هنوز به مرحله ای مورد نظر نرسیده است. (جونز ورابس ،۲۰۱۲)

 

در این بخش به ‌عنوان نمونه یک ابزار سنجش پیچیدگی ساخته شده توسط دفتر آسانسازی مالیاتی ارائه می شود.:

 

این شاخص جالب توجه است به جهت اینکه سعی در تمایز بین پیچیدگی داخلی یا بنیادی سیستم مالیاتی از اثر آن بر روی مودیان می کند. این دفتر دو شاخص متفاوت –یکی برای هر جزﺀ پیچیدگی-ارائه می‌کند.

 

● پیچیدگی بنیادی که میزان پیچیدگی داخلی موجود در ساختار مالیات را شامل می شود و متشکل از طراحی سیاست ها و قانون گذاری می‌باشد. این مورد در برگیرنده نرخ تغییر در قانون مالیاتی و مدت زمان قانون می شود.

 

● اثر پیچیدگی نشان دهنده ترکیبی از مخارج تمکین به هر مودیان مالیاتی و مخارج اجماع برای کلیه مودیانها می شود. این مورد از پیچیدگی بنیادی متفاوت بوده که حاصل از نقش ایفا شده توسط اجرای سیاست ها می‌باشد. اگرچه پیچیدگی بنیادی می‌تواند بر اثر پیچیدگی تاثیر گذار باشد (برای مثال با ساختار دهی به یک مورد مالیاتی بصورتی که در مودیانهای بیشتری کاربرد داشته باشد).(ترن واونز[۱۸]،۲۰۱۳)

 

در حال حاضر روش دفتر آسانسازی مالیاتی(۲۰۱۳) ۱۰ شاخص پیچیدگی را مورد استفاده قرار می‌دهد:

 

    • شش مورد برای سنجش پیچیدگی بنیادی

 

  • چهار مورد برای سنجش اثر پیچیدگی

سنجش پیچیدگی بنیادی

 

در ذیل به توصیف شش مورد اول پرداخته می شود

 

پیچیدگی سیاست گذاری[۱۹]

 

۱) تعداد معافیت ها و تعداد کاهش های مالیاتی-افراد بسیاری متذکر شده اند که بسیاری از پیچیدگی موجود در یک سیستم مالیاتی ناشی از وجود ‌کاهش‌های مالیاتی و موارد خاص می‌باشد. افزایش تعداد معافیت ها سبب افزایش پیچیدگی در محاسبه اینکه مودیان از مالیات معاف است یا نه می شود. کاهش در تعداد مودیان های تحت تاثیر در ابزار سنجش دیگری تحت عنوان اثر پیچیدگی منعکس شده است. این اعداد از لیست معافیت های مالیاتی اداره آسانسازی مالیاتی گرفته شده اند و به روز می‌باشند که شامل قانونگذاری تا زمان ماده امور مالی سال ۲۰۱۳ می‌باشد.

 

۲) تعداد ماده های امور مالی همراه تغییرات اعمال شده در این ناحیه (از سال ۲۰۰۰)-تغییر به طور قابل توجهی بر پیچیدگی اثر می‌گذارد. بهتر است که این مورد به ‌عنوان پیچیدگی سیاست گذاری بجای قانون گذاری تلقی شود زیرا که بسیاری از تغییرات اعمال شده بر ماده های امور مالی به دلیل تغییر سیاست گذاری می‌باشند.(ج.نز ،۲۰۱۴)

 

اونز[۲۰] (۲۰۱۳) پیشنهاد داده است که تعداد مواد امور مالی به تنهایی ابزار سنجش مناسبی برای پیچیدگی تغییر نمی باشد زیرا که کیفیت تغییر را در بر نمی گیرد. برای مثال اطلاعات بی وقفه نشان دهنده تغییر رفتار قابل توجه در کارکنان بوده ولیکن قانون گذاری تنها در یک ماده امور مالی به اجرا گذاشته شده است. ولیکن ابزار سنجش نسبتا ساده ای بوده و غالبا به ‌عنوان عاملی مهم در زمینه پیچیدگی توسط مشاورین مالیاتی و تجاری عنوان می شود.

 

دلیلی برای انتخاب سال ۲۰۰۰ به ‌عنوان سال پایه وجود ندارد و حجم تغییر را می توان در زمانی کوتاهتر یا طولانی تر ارزیابی کرد. نظر دفتر آسانسازی مالیاتی بر آن است که زمانی نسبتا طولانی-بیش از ۱۰ سال- مورد نیاز است ولیکن با توسعه شاخص نیاز به استاندارد کردن در طی زمانی که گذشته است می‌باشد. این تعداد سال احتمالا حد بالایی است که یک تجارت می بایست در زمینه مسائل باز مالیاتی در نظر بگیرد و مهمتر اینکه زمانی مناسب برای یک متخصص مالیاتی جهت حفظ اطلاعات می‌باشد.

 

پیچیدگی قانونگذاری[۲۱]

 

۳) شاخص قابلیت خواندن گانینگ-فاکس-[۲۲]این شاخص موردی مقایسه ای از آسانی متن از لحاظ خواندن می‌باشد. ابزارهای سنجش دیگری نیز وجود دارند ولیکن محاسبات مشابهی را در بر می گیرند و برای منظور ما ضرورت اصلی ارزیابی یکپارچه توسط طیفی از قوانین است.

 

۴) تعداد صفحات قوانین[۲۳]

 

-این میزان نشان دهنده ای عینی از طول قانون است. این میزان از پیچیدگی سیاست‌گذاری کاملا مجزا می‌باشد:یک سیاست پیچیده می‌تواند به صورت قانونی ساده و کوتاه و سیاستی ساده در قانونی طولانی بیان شود. طول قانون می‌تواند برداشتی پیچیده را سبب شود ولیکن می‌تواند قانون را قابل ‌فهم‌تر سازد.

 

پیچیدگی کاربردی [۲۴]

 

۵) قابل خواندن بودن و دسترسی به راهنمای اداره مالیات و گمرک[۲۵]-راهنمای اداره مالیات و گمرک غالبا اولین مکان و گاهی تنها مکانی است که مودیان مالیاتی هنگام رسیدگی به مسئولیتشان به آن رجوع می‌کنند. اکثر مودیان مالیاتی هرگز به قوانین نگاه نمی کنند بخصوص آنهایی که کارگذاری را استخدام می‌کنند. ‌بنابرین‏ سهولت استفاده از آن بر سادگی عملکرد یک سیستم مالیاتی اثر می‌گذارد. در اینجا راهنما تنها منظور دستورالعمل های اداره مالیات و گمرک نبوده بلکه شامل برگه ها و راهنمای تکمیل فرم ها نیز می‌باشد. ارزش داده شده ‌به این عامل بین ۵-۱ می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...