مقررات حمایتی شرع از زنان |
هرگاه وارد مباحث تاریخی میشویم و موقعیت زنان را در طـول تاریـخ بـررسی میكنیم، میبینم كه زن در بیشتر ادوار تاریخ در موقعیت بسیار پست و خفتباری قرار داشته؛ به طوری كه هیچ ارزش و بهایی به او داده نشده است. در قرون ابتدایی پیدایش بشر و در عصر جاهلیت هیچ گونه حق انسانی به زن داده نمیشد و با وی در حد احشام و شاید کمتر بها داده می شده و اینک در عصر جاهلیت جدید در قرن بیست ویکم هر چند بر مرد و زن ظلم مى شود اما زنان به واسطه ویژگىهاى شخصیتى و جنسى كه دارند در این دوره بیشتر مورد تعدى و ستم قرار مىگیرند و شاید به جرات بتوان ادعا كرد كه این ظلم و پیمالی شخصیتی زن به مراتب سخیفتر از جاهلیت اعراب بادیه نشین است، در حالی که اگر به بررسی جایگاه زن در اسلام بپردازیم، میبینیم كه با ظهور اسلام زن از یک جایگاه رفیع و والایی برخوردار میشود.
ما نمىتوانیم برداشت و ارزیابى درستى از قوانین جزائىاسلام (اشتغال زن، دیه، قصاص و …) داشته باشیم بىآنكه جایگاه و كلیه مناسبات موجود این بخش ازقوانین و احكام را با بقیهی بخشها در نظر بگیریم. چنان كه در خود این بخشاز مجموعه نیز، باید به پیوندهاى موجود میان اجزا و تك تك مواد ومقررات آن، توجه نمود. و این خود امرى كاملاً دشوار و براى بسیارى ازافراد ناممكن است، چرا كه فهم همهی اجزای دین و جایگاه و مناسباتى كههر یک از اجزای آن دارند، و تأثیر و تأثر متقابل، و نسبتسنجى آن با انسان و كلیهی روابط و مناسبات اجتماعى و فردى او، امرى آسان و قابل دست یابىنیست و اگر اضافه كنیم پیوندى كه احكام، شریعت و اساساً دین با «جان» آدمى، «جهان» طبیعت و «عالم» آخرت دارد اذعان خواهیم كرد كه كارىبس دشوار بلكه ناممكن است.
در شناختصحیح و ارزیابى جامع مسایل زنان، «یكجانگرى» و پرهیز از تفسیرها وتحلیل هاى یک جانبه و خارج از مجموعهی شریعت و دستگاهى كه دین براىهدایت فرد و جامعه و بهبود مناسبات اجتماعى انسان و بهرهورى صحیحاز فرصت زندگى ارائه مىدهد، یک اصل بنیادى مىباشد و بسیارى ازتفسیرها و ارزیابی ها و پیشنهادهایى كه
هرگاه وارد مباحث تاریخی میشویم و موقعیت زنان را در طـول تاریـخ بـررسی میكنیم، میبینم كه زن در بیشتر ادوار تاریخ در موقعیت بسیار پست و خفتباری قرار داشته؛ به طوری كه هیچ ارزش و بهایی به او داده نشده است. در قرون ابتدایی پیدایش بشر و در عصر جاهلیت هیچ گونه حق انسانی به زن داده نمیشد و با وی در حد احشام و شاید کمتر بها داده می شده و اینک در عصر جاهلیت جدید در قرن بیست ویکم هر چند بر مرد و زن ظلم مى شود اما زنان به واسطه ویژگىهاى شخصیتى و جنسى كه دارند در این دوره بیشتر مورد تعدى و ستم قرار مىگیرند و شاید به جرات بتوان ادعا كرد كه این ظلم و پیمالی شخصیتی زن به مراتب سخیفتر از جاهلیت اعراب بادیه نشین است، در حالی که اگر به بررسی جایگاه زن در اسلام بپردازیم، میبینیم كه با ظهور اسلام زن از یک جایگاه رفیع و والایی برخوردار میشود.
ما نمىتوانیم برداشت و ارزیابى درستى از قوانین جزائىاسلام (اشتغال زن، دیه، قصاص و …) داشته باشیم بىآنكه جایگاه و كلیه مناسبات موجود این بخش ازقوانین و احكام را با بقیهی بخشها در نظر بگیریم. چنان كه در خود این بخشاز مجموعه نیز، باید به پیوندهاى موجود میان اجزا و تك تك مواد ومقررات آن، توجه نمود. و این خود امرى كاملاً دشوار و براى بسیارى ازافراد ناممكن است، چرا كه فهم همهی اجزای دین و جایگاه و مناسباتى كههر یک از اجزای آن دارند، و تأثیر و تأثر متقابل، و نسبتسنجى آن با انسان و كلیهی روابط و مناسبات اجتماعى و فردى او، امرى آسان و قابل دست یابىنیست و اگر اضافه كنیم پیوندى كه احكام، شریعت و اساساً دین با «جان» آدمى، «جهان» طبیعت و «عالم» آخرت دارد اذعان خواهیم كرد كه كارىبس دشوار بلكه ناممكن است.
در شناختصحیح و ارزیابى جامع مسایل زنان، «یكجانگرى» و پرهیز از تفسیرها وتحلیل هاى یک جانبه و خارج از مجموعهی شریعت و دستگاهى كه دین براىهدایت فرد و جامعه و بهبود مناسبات اجتماعى انسان و بهرهورى صحیحاز فرصت زندگى ارائه مىدهد، یک اصل بنیادى مىباشد و بسیارى ازتفسیرها و ارزیابی ها و پیشنهادهایى كه در حوزهی مسایل زنان در محافلعلمى پژوهشى و در سطح رسانههاى گروهى مطرح مىشود و بسیارى «نقد»ها كه صورت مىگیرد و برخى«تأویل»ها و«توجیه»ها كه به كمكگرفته مىشود، همه ناشى از نگرش هاى جزیى و برخاسته از داوری هاىمقطعى و بریده شده از پیكرهی عظیم شریعت است و كارى علمى و راهگشا به شمار نمىرود. و پرواضح است روى سخن متوجهی همهی تلاش هایى استكه براى ترسیم جایگاه انسانى- اجتماعى زن ،حقوق، مسئولیت ها و احكام او صورت مىگیرد.
این پژوهش با پرداختن به بررسی قوانین حمایتی شرع از زنان سعی دارد به گوشه ای از قدرت و قوت فقه اسلامی در حمایت از کانون خانواده و به خصوص زنان اشاره نماید.
1-1- طرح تحقیق
1-1-1- بیان مسأله
همان طور که می دانیم تمام ظرفیت فقه و احکام دینى راجع به زنان، در قانون مدنى ما ذکر نشده و امید است که به برکت اجتهاد فقهاى روشن ضمیر مواردى در حمایت از آنها به لیست قوانین مدنى افزوده شود (کار، ١٣٧٨، ٢۵). به عبارت دیگر، ما نیز معتقدیم که خوب است شرایطى فراهم شود که زنان تا رسیدن به جایگاه واقعى خود از حمایت هاى ویژه برخوردار گردند، نه آن که در همه ى عرصه ها مشابه مردان شوند. در هر جا که دین نگرش جنسیتى ندارد، وضعیت مطلوب، وضعیت مساوى با مردان است و هر کجا که خصوصیت زن بودن دخالت دارد، نباید تلاش کنیم سطح برابر شود، بلکه باید بکوشیم رفتارهاى غلط را که خلاف آموزه هاى دین، زنان را به عقب مى راند، حذف نماییم.
در حوزهی مسایل زنان در محافلعلمى پژوهشى و در سطح رسانههاى گروهى مطرح مىشود و بسیارى «نقد»ها كه صورت مىگیرد و برخى«تأویل»ها و«توجیه»ها كه به كمكگرفته مىشود، همه ناشى از نگرش هاى جزیى و برخاسته از داوری هاىمقطعى و بریده شده از پیكرهی عظیم شریعت است و كارى علمى و راهگشا به شمار نمىرود. و پرواضح است روى سخن متوجهی همهی تلاش هایى استكه براى ترسیم جایگاه انسانى- اجتماعى زن ،حقوق، مسئولیت ها و احكام او صورت مىگیرد.
این پژوهش با پرداختن به بررسی قوانین حمایتی شرع از زنان سعی دارد به گوشه ای از قدرت و قوت فقه اسلامی در حمایت از کانون خانواده و به خصوص زنان اشاره نماید.
1-1- طرح تحقیق
1-1-1- بیان مسأله
همان طور که می دانیم تمام ظرفیت فقه و احکام دینى راجع به زنان، در قانون مدنى ما ذکر نشده و امید است که به برکت اجتهاد فقهاى روشن ضمیر مواردى در حمایت از آنها به لیست قوانین مدنى افزوده شود (کار، ١٣٧٨، ٢۵). به عبارت دیگر، ما نیز معتقدیم که خوب است شرایطى فراهم شود که زنان تا رسیدن به جایگاه واقعى خود از حمایت هاى ویژه برخوردار گردند، نه آن که در همه ى عرصه ها مشابه مردان شوند. در هر جا که دین نگرش جنسیتى ندارد، وضعیت مطلوب، وضعیت مساوى با مردان است و هر کجا که خصوصیت زن بودن دخالت دارد، نباید تلاش کنیم سطح برابر شود، بلکه باید بکوشیم رفتارهاى غلط را که خلاف آموزه هاى دین، زنان را به عقب مى راند، حذف نماییم.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-09] [ 01:19:00 ق.ظ ]
|