مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی منتخبی از عضلات کمربند شانه ای و ریتم اسکاپولوهومرال بازیکنان هندبال، تنیس و شناگران طی الویشن بازو در سطح اسکاپشن |
بیومکانیک مفصل شانه یک زمینه تحقیقی جالب است که موردتوجه محققین زیادی قرارگرفته است. توانایی شانه جهت انجام حرکات وسیع، بر اساس تعامل ساختارهای فراوانی است که به محرک مکانیکی واکنش نشان میدهند و بر طبق آن سازگار میشوند. پایداری استخوانی مفصل شانه زیاد قابلتوجه نیست زیرا عدم تطابق کامل میان سطوح مفصلی پروکسیمال بازو و حفره گلنوئید[1] وجود دارد. اضافه شدن لابروم فیبری غضروفی، همچنین حضور کپسول مفصلی و لیگامنتهای مفصل گلنوهومرال پایداری مفصل شانه را افزایش میدهند. پایداری مفصل شانه علاوه بر ساختارهای تثبیتکننده ایستا، بیشتر توسط عضلات اطراف کمربند شانه حمایت میشود که پایداری دینامیکی شانه را تأمین میکنند. درواقع تثبیتکننده های دینامیکی و استاتیکی مفصل شانه در مقابل نیروهای اعمالشده بر مفصل شانه واکنش نشان میدهند تا پایداری را در پوزیشنهای گوناگون، در طی حرکات مختلف مفصل شانه ایجاد کنند (Lugo et al, 2008).
مطالعات نشان دادهاند که ریتم طبیعی اسکاپوهومرال نیازمند فعالیت مناسب چرخش دهندههای بالایی کتف است (De Mey et al, 2009, Luime et al,2004). چرخش دهندههای بالایی کتف عضلات ذوزنقه بالایی، ذوزنقه پایینی و دندانهای قدامی میباشند (De Mey et al, 2009, Luime et al,2004). بهطورکلی این عضلات در دستیابی به دامنه کامل فوروارد فلکشن و ابداکشن شانه مهم هستند (Ekstrom et al, 2003).
تصور بر این است که در طی الویشن بازو در صورت کینماتیک مناسب کتف، حجم فضای تحت اخرمی به حداکثر میرسد بنابراین کاهش شیوع گیرافتادگی داخلی و خارجی عضلات روتیتور کاف اتفاق میافتد Lehman et al, 2007, Lukasiewicz et al, 1999)). مطالعات نشان دادهاند که بزرگترین خطر برای گیرافتادگی زمانی است که کتف به داخل بچرخد، تیلت قدامی و کاهش چرخش بالایی داشته باشد این خطر زمانی که ابداکشن در سطح اسکاپشن با چرخش داخلی انجام شود، افزایش مییابد (Escamilla et al, 2009). وارنر و همکارانش[10] (Warner et al, 1990) مدارکی در جهت ارتباط گیرافتادگی شانه با کتف بالی شکل و نقص عملکردی کتف گزارش کردند. همچنین محققین گزارش کردهاند که عضله دندانهای قدامی که چرخش بالایی، تیلت خلفی و چرخش خارجی در کتف تولید می کند و باعث حفاظت از فضای تحت اخرمی میشود، (Ludewig et al, 2004) ضعف این عضله میتواند مرتبط با پاتولوژیهای شانه باشد (Tsai et al, 2003, Glousman et al, 1988).
از طرف دیگر تحلیلهای الکترومیوگرافی نشان دادند که بیماران با گیرافتادگی شانه، افزایش فعالیت در ذوزنقه بالایی اما کاهش فعالیت در دندانهای قدامی در طی الویشن بازو دارند (Ekstrom et al, 2003). افزایش فعالیت الکترومیوگرافی در ذوزنقه بالایی می تواند فاکتوری در جهت تیلت قدامی و الویشن بیشازحد کتف و نهایتاً منجر به باریک شدن فضای تحت اخرمی شود. به همین جهت حفظ ریتم طبیعی اسکاپولوهومرال نیازمند تمریناتی است که تعادل ذوزنقه بالایی، میانی، تحتانی و دندانهای قدامی را برقرار کند (Ekstrom et al, 2003).
بهطورکلی مشارکت فعال و متعادل عضلات روتیتورکاف و اسکاپولوتراسیک برای تولید حرکات کارآمد و ثبات کمربند شانه ضروری است (Bertelli & Ghizoni, 2005). بهطوریکه تراپیستها برنامه های تمرینی را بر این اساس پیشنهاد می کنند (Ballantyne et al, 1993). طبق نظر گلوسمن[11] مطالعات الکترومیوگرافی در جهت ارزیابی فعالیت عضلات و تهیه پروتکلهای تمرینی و توانبخشی اطلاعات مفیدی فراهم کرده است (Glousman, 1993). هرچند تعیین یک برنامه توانبخشی مناسب کمپلکس شانه در بازگشت سریع بیمار به حرفه و فعالیتش حیاتی است و تعیین برنامه هایی با بیشترین مزیت برای بیماران خاص با پاتولوژیهای شانه، یکی از بهترین راهکارهای درمانی است، توصیههای تمرینی جهت جلوگیری از پاتولوژیهای شانه بخصوص در ورزشکاران و افرادی که از اندام فوقانیشان بهصورت مکرر استفاده می کنند از اهمیت بیشتری برخوردار است.
ازآنجاییکه در ورزشهای بالای سر درد شانه مشکلی رایج میباشد (Ranson & Gregory, 2008) و مطالعات میزان متفاوتی از صدمات شانه در ورزشکاران رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر گزارش کرده اند (مطالعه ای گزارش کرده است که 66 درصد از شناگران در مقایسه با 57 درصد بازیکنان حرفهای بیسبال، 44 درصد از بازیکنان والیبال دانشگاهی، 29 درصد از پرتابکنندگان نیزه دانشگاهی و 7 درصد از گلف بازان حرفهای، صدمات شانهدارند) (Johnson, 1988) و ازآنجاییکه نقص ریتم طبیعی اسکاپولوهومرال میتواند فرد را به پاتولوژیهای مفصل گلنوهومرال مستعد کند و به دلیل نقش مهمی که عضلات کمربند شانه در تولید و کنترل حرکات شانهدارند و نقص و تخریب این عضلات میتواند حرکت کتف، ترقوه یا بازو را تغییر دهد (Lugo et al, 2008) و مطالعات قبلی صورت گرفته در این زمینه، بیشتر به بررسی ریتم اسکاپولوهومرال در افراد آسیبدیده و غیر ورزشکار پرداختهاند و مطالعات درزمینه ورزشکاران بالای سر بهصورت یک گروه صورت گرفته و رشته های مختلف ورزشی بالای سر با افراد غیر ورزشکار مقایسه نگردیده و همچنین مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات مجموعه شانه ورزشکاران رشتههای مختلف پرتاب از بالای سر و افراد غیر ورزشکار در طی ابداکشن شانه در پارامترهای مختلف الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی عضلات بین شانهی برتر و غیر برتر در شرایط اعمال بار و بدون اعمال بار تاکنون صورت نگرفته، در این تحقیق سعی بر این است تا به بررسی و مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی (الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی) منتخبی از عضلات کمربند شانهای و ریتم اسکاپولوهومرال بازیکنان هندبال، تنیس، شناگران و افراد غیر ورزشکار در طی الویشن بازو در سطح اسکاپشن در
خرید اینترنتی فایل متن کامل :
دست برتر و غیر برتر در شرایط اعمال بار و بدون اعمال بار خارجی پرداخته شود.
نتایج این مطالعه ممکن است کاربردهای زیر را در برداشته باشد:
1- مطالعه اینکه آیا ورزشکاران رشته های مختلف پرتاب از بالای سر الویشن بازوی برتر و غیر برترشان را ازلحاظ کینماتیکی به روش مشابهی انجام می دهند می تواند برای ارزیابی و درمان اختلالات شانه اطلاعات مفیدی برای تراپسینها فراهم کند.
2- تعیین سهم مشارکت مفصل اسکاپولوتراسیک و مفصل گلنوهومرال در ریتم اسکاپولوهومرال در زوایای مختلف الویشن بازو، همچنین مطالعه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات شانه (الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و هم انقباضی) در شانهی برتر و غیر برتر ورزشکاران رشته های مختلف پرتاب از بالای سر، می تواند به تراپیسینها در ارزیابی، درمان و توانبخشی اختلالات شانه و مربیان ورزشی در جهت تهیه پروتکلهای تمرینی کمک کند.
3- بررسی پیامد سازگاری مفصل شانه (برتر و غیر برتر) در رشته های مختلف پرتاب از بالای سر به دلیل ماهیت هر رشته ورزشی، می تواند توصیه های تمرینی (تقویتی و انعطافپذیری) جهت پیشگیری از آسیبهای مجموعه شانه فراهم نماید.
4- نتایج این مطالعه ممکن است در تعیین استعدادیابی رشته های ورزشی هندبال، تنیس و شنا مفید واقع شود.
5- نتایج این مطالعه ممکن است زمینهای برای انجام مطالعات بیشتر درزمینه عملکرد و توانبخشی مفصل شانه در ورزشکاران رشته های مختلف پرتاب از بالای سر و افراد غیر ورزشکار فراهم کند.
2-1- بیان مسأله
در ضربه شنا (حرکت دست) و بیشتر حرکات انجام شده در تنیس و هندبال، نیروی تولیدی در اندام فوقانی بهطور اصلی توسط میانگین چرخش داخلی و اداکشن بازو تولید می شود (Kennedy et al,1987 Dillman et al, 1993، Burkhart et al, 2003). همچنین پرتاب کردن توپ، شامل پرتاب کردن بازو برای شتاب بخشیدن و به حداکثر رساندن سرعت آن در طی فاز شتاب و سپس کاهش شتاب آن به صفر درجه بر ثانیه در طی مرحله کاهش شتاب و دنبال کردن حرکت میباشد (Dillman et al, 1993،Burkhart et al, 2003). عضلات چرخش دهنده خارجی بازو همراه با عضلات تثبیتکننده کتف و گلنوهومرال مسئول آهسته کردن حرکت بازو بهصورت اکسنتریک در طی این فاز میباشند (Kibler,1998, Burkhart et al, 2003). در شنا، مقاومت آب سرعت چرخش داخلی را به حدود 80 درجه بر ثانیه میرساند (et al, 1997 Bak، Yanai et al, 2000)؛ بنابراین، نیاز به گروه عضلات چرخش دهندههای خارجی بازو و تثبیتکننده های کتف برای کاهش شتاب بازو در طی فاز ضربه دست[4] زیاد بالا نیست. این نبود مرحله کاهش شتاب ممکن است برجستهترین اختلاف میان اعمال شنا کردن و پرتاب کردن توپ در هندبال و ضربه تنیس باشد. این نیاز در هنگام درمان این ورزشکاران گزارششده است زیرا تصور بر این است که مرحله کاهش شتاب در پرتاب کردن در ارتباط با تغییر در دامنه حرکتی و سفتی خلفی شانه در بازیکنان هندبال و بیسبال است (Burkhart et al, 2003، Donatelli et al,2000).
[1] specific adaptation to imposed demand (SAID) principle
[2] revolution
[3] whip
[4] swim stroke
[1] Glenoid fossa
[2] Acromioclavicle
[3] Sternoclavicle
[4] Glenohumeral
[5] Scapulothoracic
[6] Scapulothoracic joint
[7] Catchart
[8] Cadman
[9] Scapulohumeral rhythm
[10] Warner et al
[11] Glousman
[12] Overhead
[13] specific adaptation to imposed demand (SAID) principle
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-05-08] [ 11:52:00 ب.ظ ]
|