تمركز اصلی استراتژی مالی بر ابعاد مالی تصمیمات استراتژیک است؛ در نتیجه به صورت اجتناب ناپذیری، این موضوع نشان دهنده ارتباط نزدیک با منافع سهامداران و در نتیجه با بازار سرمایه است. با این حال یک استراتژی مالی مناسب همانند یک استراتژی سطح شركت و استراتژی رقابتی بسیار عالی، تمامی ذینفعان داخلی و خارج از شركت را مد نظر قرار می­دهد. همچنین، تئوری بازار سرمایه و تحقیقات موجود در این زمینه به صورت اساسی بر سطح اقتصاد كلان تمركز می­كنند، در حالی كه استراتژی­ های مالی خاص بوده و بر اساس نیازهای شركت­های خاص و حتی در بعضی از موارد برای واحدهای فرعی در داخل سازمان تدوین می­شوند.

2-1- تشریح و بیان مسئله پژوهش

پیشرفت سریع فناوری همراه با افزایش روزافزون رقابت در بازارهای جهان، مدیران واحدهای اقتصادی را به تولید محصولاتی با کیفیت بالا، ارائه خدمات مطلوب به مشتریان و در نهایت کاستن از بهای تمام شده کالا و خدمات ترغیب نموده است. از این­رو، جهت تحقق این انتظارات، تامین اطلاعات مورد نیاز به صورت جامع برای سیستم حسابداری یک ضرورت است و از آنجاییکه حسابداری مدیریت دیگر جوابگوی نیازهای موجود نیست (کاپلان[1]،2004). لذا بسیاری از دست­اندر کاران امور اقتصادی به تدریج از دیدگاه های سنتی مبنی بر حسابداری بهای تمام شده فاصله گرفته و به ایجاد سیستم مدیریت هزینه گرایش پیدا می­ کنند. بطور کلی، می توان چنین نتیجه گرفت که تاکید سیستم مدیریت هزینه بر روند فعالیت­های بنگاه اقتصادی است. باید اذعان نمود، رهبران تغییر، كسانی هستند كه می­دانند کجا هستند، به کجا می­روند، چگونه حرکت می کنند و چگونگی نیل به مقصد را می‌شناسند، اعتماد به نفس برای ایجاد تغییر در خودشان را دارند و هم چنین، برای كمك یا هدایت دیگران در ایجاد تغییر صبر و بردباری به خرج می‌دهند. نمی‌توان تغییرات را كنترل كرد اما می‌توان خود را برای آن آماده نمود.

مدیریت هزینه پائین آوردن کیفیت نیست، مدیریت هزینه کمتر هزینه کردن نیست، مدیریت هزینه گرانتر فروختن نیست، بلکه فرایند به کارگیری بهینه منابع برای دستیابی به اهداف هزینه در انواع فعالیتهای جاری شرکت، کلیدی( ضروری) و عادی می­باشد(بولاچر[4]،2006).

بدون شک در نظر گرفتن این اولویت‌ها برای دستیابی به هدف تولید محصولات و خدمات با کیفیت بالا، با حداقل بهای تمام شده، بسیار حائز اهمیت است. در این سیستم، هزینه فعالیت­های عمده بنگاه اقتصادی به کالاها و خدمات مربوط به تولید با توجه به نحوه استفاده از فعالیتها در تولید این کالاها و خدمات تخصیص می‌یابد. در این راستا هدفهای سازمانی مدیران بسیار متنوع است برخی از این اهداف که مکرراً مورد تاکید قرار می­گیرد عبارتند از: توجه به سودآوری و رشد، رسیدن به خودکفایی مالی، به حداقل رساندن بهای تمام شده کالا، ارتقاء کیفیت محصولات مطابق با استانداردهای بین المللی ، رعایت الزامات زیستی محیطی، انجام وظایف مربوط به خدمات اجتماعی. بطورکلی وظیفه مدیریت دستیابی به هدف­های فوق الذکر به صورت جامع است. به منظور دستیابی به این هدف­ها، مدیران معمولاً فعالیت اصلی خود را بر چهار موضوع متمرکز می­سازند که عبارتند از: تصمیم­گیری، برنامه ریزی، رهبری فعالیت­های عملیاتی، کنترل و پیگیری کارهای انجام شده.

تمركز اصلی استراتژی مالی بر ابعاد مالی تصمیمات استراتژیک است؛ در نتیجه به صورت اجتناب ناپذیری، این موضوع نشان دهنده ارتباط نزدیک با منافع سهامداران و در نتیجه با بازار سرمایه است. با این حال یک استراتژی مالی مناسب همانند یک استراتژی سطح شركت و استراتژی رقابتی بسیار عالی، تمامی ذینفعان داخلی و خارج از شركت را مد نظر قرار می­دهد. همچنین، تئوری بازار سرمایه و تحقیقات موجود در این زمینه به صورت اساسی بر سطح اقتصاد كلان تمركز می­كنند، در حالی كه استراتژی­ های مالی خاص بوده و بر اساس نیازهای شركت­های خاص و حتی در بعضی از موارد برای واحدهای فرعی در داخل سازمان تدوین می­شوند.

2-1- تشریح و بیان مسئله پژوهش

پیشرفت سریع فناوری همراه با افزایش روزافزون رقابت در بازارهای جهان، مدیران واحدهای اقتصادی را به تولید محصولاتی با کیفیت بالا، ارائه خدمات مطلوب به مشتریان و در نهایت کاستن از بهای تمام شده کالا و خدمات ترغیب نموده است. از این­رو، جهت تحقق این انتظارات، تامین اطلاعات مورد نیاز به صورت جامع برای سیستم حسابداری یک ضرورت است و از آنجاییکه حسابداری مدیریت دیگر جوابگوی نیازهای موجود نیست (کاپلان[1]،2004). لذا بسیاری از دست­اندر کاران امور اقتصادی به تدریج از دیدگاه های سنتی مبنی بر حسابداری بهای تمام شده فاصله گرفته و به ایجاد سیستم مدیریت هزینه گرایش پیدا می­ کنند. بطور کلی، می توان چنین نتیجه گرفت که تاکید سیستم مدیریت هزینه بر روند فعالیت­های بنگاه اقتصادی است. باید اذعان نمود، رهبران تغییر، كسانی هستند كه می­دانند کجا هستند، به کجا می­روند، چگونه حرکت می کنند و چگونگی نیل به مقصد را می‌شناسند، اعتماد به نفس برای ایجاد تغییر در خودشان را دارند و هم چنین، برای كمك یا هدایت دیگران در ایجاد تغییر صبر و بردباری به خرج می‌دهند. نمی‌توان تغییرات را كنترل كرد اما می‌توان خود را برای آن آماده نمود.

مدیریت هزینه پائین آوردن کیفیت نیست، مدیریت هزینه کمتر هزینه کردن نیست، مدیریت هزینه گرانتر فروختن نیست، بلکه فرایند به کارگیری بهینه منابع برای دستیابی به اهداف هزینه در انواع فعالیتهای جاری شرکت، کلیدی( ضروری) و عادی می­باشد(بولاچر[4]،2006).

بدون شک در نظر گرفتن این اولویت‌ها برای دستیابی به هدف تولید محصولات و خدمات با کیفیت بالا، با حداقل بهای تمام شده، بسیار حائز اهمیت است. در این سیستم، هزینه فعالیت­های عمده بنگاه اقتصادی به کالاها و خدمات مربوط به تولید با توجه به نحوه استفاده از فعالیتها در تولید این کالاها و خدمات تخصیص می‌یابد. در این راستا هدفهای سازمانی مدیران بسیار متنوع است برخی از این اهداف که مکرراً مورد تاکید قرار می­گیرد عبارتند از: توجه به سودآوری و رشد، رسیدن به خودکفایی مالی، به حداقل رساندن بهای تمام شده کالا، ارتقاء کیفیت محصولات مطابق با استانداردهای بین المللی ، رعایت الزامات زیستی محیطی، انجام وظایف مربوط به خدمات اجتماعی. بطورکلی وظیفه مدیریت دستیابی به هدف­های فوق الذکر به صورت جامع است. به منظور دستیابی به این هدف­ها، مدیران معمولاً فعالیت اصلی خود را بر چهار موضوع متمرکز می­سازند که عبارتند از: تصمیم­گیری، برنامه ریزی، رهبری فعالیت­های عملیاتی، کنترل و پیگیری کارهای انجام شده.

در این پژوهش سعی می­ شود تا به این سوال پاسخ داده شود که اعمال استراتژیهای مدیریت هزینه بر عملکرد مالی شركت انتقال گاز چه تاثیری دارد؟

3-1- مروری بر چارچوب نظری پژوهش

چارچوب نظری از مراحل اساسی علم روش پژوهش است، که بر مبنای نظریه­ی خاص پدیده را بررسی می­نماید. در واقع پژوهشگر بعد ازتعیین موضوع پژوهش و مطالعات اکتشافی با نگاهی فراگیر به اطلاعات جمع­آوری شده از منابع اسنادی و غیر اسنادی باید به مهارکردن ایده­ های نظری مرتبط با پدیده مورد بررسی بپردازد؛ و محورهای اصلی نظری پژوهش خود را مشخص کند و طرح نظری مناسب با مسئله پژوهش را ارائه دهد.

مدیریت راهبردی اثربخش، نقش مهمی در موفقیت شرکت یا سازمان دارد. افزایش سطح رقابت در عرصه بین المللی، فناوری­های جدید و تغییر در فرایند کسب و کار موجب شده تا مدیریت هزینه پویایی و اهمیت بیشتری نسبت به قبل پیدا کند. مدیران باید همیشه نگرش رقابتی داشته باشند و برای این منظور وجود استراتژی رقابتی در شرکت ضروری است.

اطلاعات مدیریت هزینه در قیمت­ گذاری محصولات، تصمیم ­گیری در خصوص ایجاد تغییر در محصول به منظور دست­یابی به سودآوری بیشتر، بروز رسانی تجهیزات تولیدی با توجه به شرایط موجود و تعیین روش های جدید بازاریابی یا کانال­های توزیع محصولات شرکت استفاده می­ شود (نیکبخت و دیانتی، 1390، 28). بنابراین هدف نظام مدیریت هزینه، کمک به حداکثر رساندن سود و ارزش شرکت در حال و آینده است (رهنمای رودپشتی، 1387، 56).

بطور کلی شرکت­ها چه کوچک و چه بزرگ از اطلاعات مدیریت هزینه استفاده می­ کنند. اما میزان اتکای آنها به این اطلاعات بستگی به ماهیت استراتژی رقابتی شرکت دارد. بسیاری از شرکت­ها رقابت خود را برمبنای ارائه کالا و خدمات با کمترین بهای تمام شده انجام می­دهند. در این گونه شرکت­ها مدیریت هزینه امری حیاتی محسوب می­ شود. برخی شرکت­ها رقابت خود را بر مبنای پیشرو بودن در امر تولید و ارائه محصولات برتر و متمایز قرار می­دهند. از این رو در این شرکت­ها موضوع مهم، حفظ رهبری بازار از طریق توسعه محصولات و بازاریابی بهتر است. نقش مدیریت هزینه، پشتیبانی از استراتژی شرکت از طریق فراهم کردن اطلاعاتی است که بواسطه این اطلاعات بتوان در توسعه محصولات و بازاریابی آنها موفق بود (نیکبخت و دیانتی، 1390، 28). بنابراین استراتژی مدیریت هزینه می ­تواند بر روی عملکرد بلندمدت شرکت بی­تاثیر نباشد که در پژوهش حاضر در جستجوی این اثرگذاری خواهیم بود تا نقش استراتژی مدیریت هزینه بیشتر ملموس شود.

[1] . Kaplan

[2] . Porter

[3] . Kaplan and Norton

[4] . Blocher

 


 مقالات و پایان نامه ارشد
 

در این پژوهش سعی می­ شود تا به این سوال پاسخ داده شود که اعمال استراتژیهای مدیریت هزینه بر عملکرد مالی شركت انتقال گاز چه تاثیری دارد؟

3-1- مروری بر چارچوب نظری پژوهش

چارچوب نظری از مراحل اساسی علم روش پژوهش است، که بر مبنای نظریه­ی خاص پدیده را بررسی می­نماید. در واقع پژوهشگر بعد ازتعیین موضوع پژوهش و مطالعات اکتشافی با نگاهی فراگیر به اطلاعات جمع­آوری شده از منابع اسنادی و غیر اسنادی باید به مهارکردن ایده­ های نظری مرتبط با پدیده مورد بررسی بپردازد؛ و محورهای اصلی نظری پژوهش خود را مشخص کند و طرح نظری مناسب با مسئله پژوهش را ارائه دهد.

مدیریت راهبردی اثربخش، نقش مهمی در موفقیت شرکت یا سازمان دارد. افزایش سطح رقابت در عرصه بین المللی، فناوری­های جدید و تغییر در فرایند کسب و کار موجب شده تا مدیریت هزینه پویایی و اهمیت بیشتری نسبت به قبل پیدا کند. مدیران باید همیشه نگرش رقابتی داشته باشند و برای این منظور وجود استراتژی رقابتی در شرکت ضروری است.

اطلاعات مدیریت هزینه در قیمت­ گذاری محصولات، تصمیم ­گیری در خصوص ایجاد تغییر در محصول به منظور دست­یابی به سودآوری بیشتر، بروز رسانی تجهیزات تولیدی با توجه به شرایط موجود و تعیین روش های جدید بازاریابی یا کانال­های توزیع محصولات شرکت استفاده می­ شود (نیکبخت و دیانتی، 1390، 28). بنابراین هدف نظام مدیریت هزینه، کمک به حداکثر رساندن سود و ارزش شرکت در حال و آینده است (رهنمای رودپشتی، 1387، 56).

بطور کلی شرکت­ها چه کوچک و چه بزرگ از اطلاعات مدیریت هزینه استفاده می­ کنند. اما میزان اتکای آنها به این اطلاعات بستگی به ماهیت استراتژی رقابتی شرکت دارد. بسیاری از شرکت­ها رقابت خود را برمبنای ارائه کالا و خدمات با کمترین بهای تمام شده انجام می­دهند. در این گونه شرکت­ها مدیریت هزینه امری حیاتی محسوب می­ شود. برخی شرکت­ها رقابت خود را بر مبنای پیشرو بودن در امر تولید و ارائه محصولات برتر و متمایز قرار می­دهند. از این رو در این شرکت­ها موضوع مهم، حفظ رهبری بازار از طریق توسعه محصولات و بازاریابی بهتر است. نقش مدیریت هزینه، پشتیبانی از استراتژی شرکت از طریق فراهم کردن اطلاعاتی است که بواسطه این اطلاعات بتوان در توسعه محصولات و بازاریابی آنها موفق بود (نیکبخت و دیانتی، 1390، 28). بنابراین استراتژی مدیریت هزینه می ­تواند بر روی عملکرد بلندمدت شرکت بی­تاثیر نباشد که در پژوهش حاضر در جستجوی این اثرگذاری خواهیم بود تا نقش استراتژی مدیریت هزینه بیشتر ملموس شود.

[1] . Kaplan

[2] . Porter

[3] . Kaplan and Norton

[4] . Blocher

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...