ارتباط بین ابهام نقش و میزان پرخاشگری در بازیكنان فوتبال لیگ برتر ایران |
امروزه استفاده از علم روانشناسی در ورزش توسط تیمها یک ضرورت به شمار میرود. در واقع مربی برای انتخاب یک بازیکن جوان همانگونه که به توان و شرایط فیزیکی، تجربی و غیره مینگرد، به همان نسبت نیز میبایست به آمادگی ذهنی و روانی وی توجه کند. اطمینان از آمادگی ذهنی بازیکنان در تمرین و مسابقات و استفاده از حداکثر توان روانی آنان همانند توان جسمانی و توان تاکتیکی برای مربیان و تیم از اهمیت بالایی برخوردار است (حجتپور، 1390). بدون شک موفقیت و پیروزی در ورزش قهرمانی امروز، خواهان انتظارات بالاتری از آنچه پیشتر وجود داشته است، میباشد. لذا رفع این توقعات و نیازهای خاص، متخصصان ورزشی را بر آن داشته تا بیشتر به جنبههای وجودی ورزشکاران توجه کرده و در جهت ارتقاء و افزایش مهارتهای آنها كوشش نمایند (سلحشوری، 1390).
فوتبال نیز همانند سایر رشتههای ورزشی به سطح بالایی از تمرکز، توجه، دقت، آمادگی روانی و غیره نیازمند است. یک مسابقه فوتبال 90 دقیقه است، ولی ذهن بازیکنان و مربیان را گاهی چندین هزار دقیقه به خود مشغول نگه داشته و سایر فعالیتها و حوزههای زندگی را تحت تأثیر خود قرار میدهد و شکست یا پیروزی، تصمیمات و اشتباهات داوری، اخراج، حذف تیمی، از دست دادن پنالتی، سقوط به دسته پایینتر و غیره میتواند روزها و حتی هفتهها و بلکه سالهای سال فکر، ذهن و روان بازیكنان را به خود مشغول سازد و اینجاست که نقش سازنده روانشناسی در فوتبال خود را بیش از پیش جلوهگر میسازد (حجتپور، 1390).
یک تیم فوتبال برای اینكه بتواند در یک دورهی زمانی نسبتاً بلند (به اندازهی یک فصل فوتبال) و حتی بیشتر كارآیی خود را حفظ كند، باید عوامل روانی را كه بر ذهن و روان بازیكنانش تأثیر میگذارند را مورد توجه قرار دهد. بنابراین، توجه به عوامل روانی باعث میشود تا عملكرد و كارآیی بازیكنان بهبود یافته و اثرات منفی كه ممكن است برخی عوامل بر عملكرد ورزشكاران داشته باشند، را به حداقل رساند.
در مطالعهی حاضر از میان متغیرهای مرتبط با عملكرد ورزشكاران، متغیرهای ابهام نقش و پرخاشگری كه میتواند تأثیر منفی بر عملكرد داشته باشد، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. ابهام نقش به طور مستقل پیشبینیکنندهی کارآیی و مؤثر بودن عملکرد فرد است (Beuchamp و همكاران، 2002) و عملکرد ورزشكار را به صورت منفی تحت تأثیر قرار میدهد (ابوالقاسمی و همكاران، 1385). از طرفی پرخاشگری و رفتار منفیگرایانه موجب میشود كه ورزشكاران همیشه در حالت تدافعی قرار گیرند، كه
امروزه استفاده از علم روانشناسی در ورزش توسط تیمها یک ضرورت به شمار میرود. در واقع مربی برای انتخاب یک بازیکن جوان همانگونه که به توان و شرایط فیزیکی، تجربی و غیره مینگرد، به همان نسبت نیز میبایست به آمادگی ذهنی و روانی وی توجه کند. اطمینان از آمادگی ذهنی بازیکنان در تمرین و مسابقات و استفاده از حداکثر توان روانی آنان همانند توان جسمانی و توان تاکتیکی برای مربیان و تیم از اهمیت بالایی برخوردار است (حجتپور، 1390). بدون شک موفقیت و پیروزی در ورزش قهرمانی امروز، خواهان انتظارات بالاتری از آنچه پیشتر وجود داشته است، میباشد. لذا رفع این توقعات و نیازهای خاص، متخصصان ورزشی را بر آن داشته تا بیشتر به جنبههای وجودی ورزشکاران توجه کرده و در جهت ارتقاء و افزایش مهارتهای آنها كوشش نمایند (سلحشوری، 1390).
فوتبال نیز همانند سایر رشتههای ورزشی به سطح بالایی از تمرکز، توجه، دقت، آمادگی روانی و غیره نیازمند است. یک مسابقه فوتبال 90 دقیقه است، ولی ذهن بازیکنان و مربیان را گاهی چندین هزار دقیقه به خود مشغول نگه داشته و سایر فعالیتها و حوزههای زندگی را تحت تأثیر خود قرار میدهد و شکست یا پیروزی، تصمیمات و اشتباهات داوری، اخراج، حذف تیمی، از دست دادن پنالتی، سقوط به دسته پایینتر و غیره میتواند روزها و حتی هفتهها و بلکه سالهای سال فکر، ذهن و روان بازیكنان را به خود مشغول سازد و اینجاست که نقش سازنده روانشناسی در فوتبال خود را بیش از پیش جلوهگر میسازد (حجتپور، 1390).
یک تیم فوتبال برای اینكه بتواند در یک دورهی زمانی نسبتاً بلند (به اندازهی یک فصل فوتبال) و حتی بیشتر كارآیی خود را حفظ كند، باید عوامل روانی را كه بر ذهن و روان بازیكنانش تأثیر میگذارند را مورد توجه قرار دهد. بنابراین، توجه به عوامل روانی باعث میشود تا عملكرد و كارآیی بازیكنان بهبود یافته و اثرات منفی كه ممكن است برخی عوامل بر عملكرد ورزشكاران داشته باشند، را به حداقل رساند.
در مطالعهی حاضر از میان متغیرهای مرتبط با عملكرد ورزشكاران، متغیرهای ابهام نقش و پرخاشگری كه میتواند تأثیر منفی بر عملكرد داشته باشد، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. ابهام نقش به طور مستقل پیشبینیکنندهی کارآیی و مؤثر بودن عملکرد فرد است (Beuchamp و همكاران، 2002) و عملکرد ورزشكار را به صورت منفی تحت تأثیر قرار میدهد (ابوالقاسمی و همكاران، 1385). از طرفی پرخاشگری و رفتار منفیگرایانه موجب میشود كه ورزشكاران همیشه در حالت تدافعی قرار گیرند، كه این امر به نوبهی خود مانع رشد و شكوفایی ظرفیتها و تواناییهای آنها میشود و ممكن است تأثیر منفی بر عملكرد ورزشكاران داشته باشد (طلایی، 1391).
در تحقیق حاضر سعی بر آن است كه ارتباط بین متغیرهای ابهام نقش و پرخاشگری در بازیكنان لیگ برتر فوتبال ایران شناسایی و پیامدهای ناخوشایند این متغیرها بر عملكرد بازیكنان، مورد بررسی قرار داده شود.
2-1- بیان مسأله
هدف تمام تیمهای ورزشی به حداكثر رساندن توان جسمانی و روانی بازیكنان و حذف عوامل مخلی است كه ممكن است عملكرد ورزشی را به صورت منفی تحت تأثیر قرار دهد. فوتبال نیز مانند دیگر فعالیتهای انسانی با مفاهیم روانشناسی از جمله اضطراب، هیجان، فشار روانی، پرخاشگری و غیره گره خورده است، كه هر كدام از این متغیرها میتوانند بر عملکرد ورزشکاران تأثیرگذار باشند. از جمله متغیرهایی که نقش تعیینکنندهای در ورزشهای تیمی، به ویژه فوتبال دارند، ابهام نقش و پرخاشگری است.
بنابراین، عدم آموزش و آشنایی كافی بازیكنان با نقش خود و سایر همتیمیها و عدم ایفای صحیح نقش خود در زمین بازی، علاوه بر اینكه باعث از بین رفتن انسجام و افت عملكرد تیمی میشود، میتواند آسیبهای روانی برای خود ورزشكار به همراه داشته باشد،كه ممكن است یكی از این اثرات و پیامدهای منفی بروز رفتارهای غیراخلاقی و پرخاشگرانه در بازیكنان فوتبال باشد. با توجه به رابطهی ابهام نقش و پرخاشگری با عملكرد ورزشی، به نظر میرسد كه ابهام نقش با پرخاشگری هم رابطه داشته باشد. لذا پژوهش حاضر به دنبال یافتن این پرسش است كه آیا ابهام نقش با میزان پرخاشگری بازیكنان فوتبال رابطهای دارد یا خیر؟
این امر به نوبهی خود مانع رشد و شكوفایی ظرفیتها و تواناییهای آنها میشود و ممكن است تأثیر منفی بر عملكرد ورزشكاران داشته باشد (طلایی، 1391).
در تحقیق حاضر سعی بر آن است كه ارتباط بین متغیرهای ابهام نقش و پرخاشگری در بازیكنان لیگ برتر فوتبال ایران شناسایی و پیامدهای ناخوشایند این متغیرها بر عملكرد بازیكنان، مورد بررسی قرار داده شود.
2-1- بیان مسأله
هدف تمام تیمهای ورزشی به حداكثر رساندن توان جسمانی و روانی بازیكنان و حذف عوامل مخلی است كه ممكن است عملكرد ورزشی را به صورت منفی تحت تأثیر قرار دهد. فوتبال نیز مانند دیگر فعالیتهای انسانی با مفاهیم روانشناسی از جمله اضطراب، هیجان، فشار روانی، پرخاشگری و غیره گره خورده است، كه هر كدام از این متغیرها میتوانند بر عملکرد ورزشکاران تأثیرگذار باشند. از جمله متغیرهایی که نقش تعیینکنندهای در ورزشهای تیمی، به ویژه فوتبال دارند، ابهام نقش و پرخاشگری است.
بنابراین، عدم آموزش و آشنایی كافی بازیكنان با نقش خود و سایر همتیمیها و عدم ایفای صحیح نقش خود در زمین بازی، علاوه بر اینكه باعث از بین رفتن انسجام و افت عملكرد تیمی میشود، میتواند آسیبهای روانی برای خود ورزشكار به همراه داشته باشد،كه ممكن است یكی از این اثرات و پیامدهای منفی بروز رفتارهای غیراخلاقی و پرخاشگرانه در بازیكنان فوتبال باشد. با توجه به رابطهی ابهام نقش و پرخاشگری با عملكرد ورزشی، به نظر میرسد كه ابهام نقش با پرخاشگری هم رابطه داشته باشد. لذا پژوهش حاضر به دنبال یافتن این پرسش است كه آیا ابهام نقش با میزان پرخاشگری بازیكنان فوتبال رابطهای دارد یا خیر؟
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-09] [ 01:50:00 ق.ظ ]
|