گوناگونی ساختارهای اجتماعی باعث شده كه كار زنان در فعالیت‌هایی هم چون كشاورزی و صنایع دستی و خانگی، بیشتر در قالبی غیررسمی جای گرفته و وارد آمارهای رسمی كشور نگردد. بسیاری از زنان نیز به صورت كارگران فصلی فعالیت می‌كنند. بدین سان، بیشتر زنان شاغل ایران در بخش‌های غیررسمی اقتصاد كشور مشغول به فعالیت می‌باشند.در ایران، نقش زنان در فرایند توسعه هنوز به رسمیت شناخته نشده است و عموماً با مشكلات زیادی روبه رو است. اكنون، فعال كردن توان‌مندی‌های بالقوه‌ زنان در عرصه‌فعالیت‌ها و زندگی اقتصادی ایران، بیش از هر زمان دیگر نیازمند ایجاد دگرگونی در نگرش اجتماعی به زنان و دگرگون نمودن تفكر حاكم بر نظام برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های كلان كشوری است، كه آن نیز نیازمند دسترسی به اطلاعات فراگیر و تحلیل‌های علمی از درون‌مایه‌های این نیروی عظیم جامعه است (صحرائیان، 1378: 334).

این فصل از پژوهش حاضر به کلیات پژوهش می پردازد که شامل تشریح مسئله پژوهشی است در این مبحث پژوهشگر به علل و انگیزه ای که این موضوغ را انتخاب کرده است می پردازد و به طور خلاصه پیشینه‌ای از پژوهشهای انجام شده در این خصوص می پردازد و در نهایت سوال اصلی که مد نظر پژوهشگر است ارائه می شود. در قسمت بعد به ضرورت و اهمیت موضوعه می پردازد که چه اهمیتی انجام این پژوهش دارد و با انجام این پژوهش چه مشکلاتی کاهش می یابد در ادامه هدف اصلی و اهداف فرعی ، فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی مطرح می شود و در نهایت مدل پژوهش و تعریف متغیر‌های مطرح شده در پژوهش ارائه می‌گردد.

1-2 بیان مسئله

 1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش

گوناگونی ساختارهای اجتماعی باعث شده كه كار زنان در فعالیت‌هایی هم چون كشاورزی و صنایع دستی و خانگی، بیشتر در قالبی غیررسمی جای گرفته و وارد آمارهای رسمی كشور نگردد. بسیاری از زنان نیز به صورت كارگران فصلی فعالیت می‌كنند. بدین سان، بیشتر زنان شاغل ایران در بخش‌های غیررسمی اقتصاد كشور مشغول به فعالیت می‌باشند.در ایران، نقش زنان در فرایند توسعه هنوز به رسمیت شناخته نشده است و عموماً با مشكلات زیادی روبه رو است. اكنون، فعال كردن توان‌مندی‌های بالقوه‌ زنان در عرصه‌فعالیت‌ها و زندگی اقتصادی ایران، بیش از هر زمان دیگر نیازمند ایجاد دگرگونی در نگرش اجتماعی به زنان و دگرگون نمودن تفكر حاكم بر نظام برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های كلان كشوری است، كه آن نیز نیازمند دسترسی به اطلاعات فراگیر و تحلیل‌های علمی از درون‌مایه‌های این نیروی عظیم جامعه است (صحرائیان، 1378: 334).

این فصل از پژوهش حاضر به کلیات پژوهش می پردازد که شامل تشریح مسئله پژوهشی است در این مبحث پژوهشگر به علل و انگیزه ای که این موضوغ را انتخاب کرده است می پردازد و به طور خلاصه پیشینه‌ای از پژوهشهای انجام شده در این خصوص می پردازد و در نهایت سوال اصلی که مد نظر پژوهشگر است ارائه می شود. در قسمت بعد به ضرورت و اهمیت موضوعه می پردازد که چه اهمیتی انجام این پژوهش دارد و با انجام این پژوهش چه مشکلاتی کاهش می یابد در ادامه هدف اصلی و اهداف فرعی ، فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی مطرح می شود و در نهایت مدل پژوهش و تعریف متغیر‌های مطرح شده در پژوهش ارائه می‌گردد.

1-2 بیان مسئله

 1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش

 بر اساس آمار ارائه شده ، حضور زنان در پست‌های مدیریتی موجب بهبود عملكرد مدیریت كشور و سازمان می‌شود. به این دلیل كه توانمندی‌های مدیریتی تا حدودی به طور مساوی بین مردان و زنان توزیع شده است و یا به بیان دیگر، این موهبت الهی در هر دو گروه تقریباً به گونه‌ی یكسان هدیه شده است. از این رو، عدم تأمین شرایط یا فرصت‌های مناسب برای ارتقای زنان مستعد به مشاغل مدیریتی، موجب عدم استفاده‌ حدود نیمی از ظرفیت‌ها و استعدادهای در دسترس می‌شود. از این دیدگاه زنان توانمندی‌های ویژه‌ای دارند و از مهارت‌هایی «نرم» در مدیریت منابع انسانی برخوردارند كه در شرایط امروز بیش از گذشته مورد نیاز سازمان‌هاست. همچنین، با حضور زنان در مشاغل مدیریتی تحول سازمان‌ها از لحاظ بهبود ارتباطات سازمانی و ترویج نوآوری تسهیل می‌شود. در ضمن، فناوری اطلاعات نیز زمینه‌ حضور زنان را بیش‌تر كرده است (محمدی اصل، 1381) . از جمله مشکلاتی که با انجام پژوهش حاضر کاهش می یابد این است که با همگام نمودن ارزش‌ها و باورهای افراد و سازمان و شیوه‌های درست اندیشیدن و تقویت وجوه مشترك و ارزش‌ها و باورهای غالبی كه به اتفاق اعضای سازمان پذیرفته شده و حمایت می‌شود، به اعضای سازمان احساس هویت داده می شود و موجب انسجام و همنوایی درونی میان آنان در رسیدن به اهداف عالی سازمان می گردد. بنابراین، موضوع بالا به دلیل درصد بالای نیروی انسانی زنان و بهره‌مندی جامعه از توانمندی آنان در پیشبرد اهداف كشور، از اهمیتی ویژه برخوردار است.

با توجه به اهمیت موضوع و ضرورت بكارگیری زنان پست‌های مدیریتی و این كه آگاهی از توانمندی‌های زنان می‌تواند نقش محوری در توسعه و پیشرفت كشور به همراه داشته باشد،  از سوی دیگر موجب عدم شکل گیری سقف شیشه ای در سازمان می شود.  از این رو، در این پژوهش پژوهشگر در پی شناسایی علل عدم ارتقای شغلی بانوان در پستهای اختصاصی در سازمان های دولتی شهرستان ساوه می باشد.

 


 پایان نامه
 

 بر اساس آمار ارائه شده ، حضور زنان در پست‌های مدیریتی موجب بهبود عملكرد مدیریت كشور و سازمان می‌شود. به این دلیل كه توانمندی‌های مدیریتی تا حدودی به طور مساوی بین مردان و زنان توزیع شده است و یا به بیان دیگر، این موهبت الهی در هر دو گروه تقریباً به گونه‌ی یكسان هدیه شده است. از این رو، عدم تأمین شرایط یا فرصت‌های مناسب برای ارتقای زنان مستعد به مشاغل مدیریتی، موجب عدم استفاده‌ حدود نیمی از ظرفیت‌ها و استعدادهای در دسترس می‌شود. از این دیدگاه زنان توانمندی‌های ویژه‌ای دارند و از مهارت‌هایی «نرم» در مدیریت منابع انسانی برخوردارند كه در شرایط امروز بیش از گذشته مورد نیاز سازمان‌هاست. همچنین، با حضور زنان در مشاغل مدیریتی تحول سازمان‌ها از لحاظ بهبود ارتباطات سازمانی و ترویج نوآوری تسهیل می‌شود. در ضمن، فناوری اطلاعات نیز زمینه‌ حضور زنان را بیش‌تر كرده است (محمدی اصل، 1381) . از جمله مشکلاتی که با انجام پژوهش حاضر کاهش می یابد این است که با همگام نمودن ارزش‌ها و باورهای افراد و سازمان و شیوه‌های درست اندیشیدن و تقویت وجوه مشترك و ارزش‌ها و باورهای غالبی كه به اتفاق اعضای سازمان پذیرفته شده و حمایت می‌شود، به اعضای سازمان احساس هویت داده می شود و موجب انسجام و همنوایی درونی میان آنان در رسیدن به اهداف عالی سازمان می گردد. بنابراین، موضوع بالا به دلیل درصد بالای نیروی انسانی زنان و بهره‌مندی جامعه از توانمندی آنان در پیشبرد اهداف كشور، از اهمیتی ویژه برخوردار است.

با توجه به اهمیت موضوع و ضرورت بكارگیری زنان پست‌های مدیریتی و این كه آگاهی از توانمندی‌های زنان می‌تواند نقش محوری در توسعه و پیشرفت كشور به همراه داشته باشد،  از سوی دیگر موجب عدم شکل گیری سقف شیشه ای در سازمان می شود.  از این رو، در این پژوهش پژوهشگر در پی شناسایی علل عدم ارتقای شغلی بانوان در پستهای اختصاصی در سازمان های دولتی شهرستان ساوه می باشد.

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...